خط کج         (slanted line)

خط کج (slanted line)

(slanted line) Khate-kaj
خط کج         (slanted line)

خط کج (slanted line)

(slanted line) Khate-kaj

پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی


پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی

دانلود پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تألیف دکتر سید مهدی الوانی در حجم 244 اسلاید همراه با تصاویر و توضیحات کامل

دانلود پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی

دانلود پاورپوینت کل کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی
دانلود پاورپوینت کلیه فصلهای کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی
دانلود پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل ppt
حجم فایل 592 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 244

عنوان: پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تألیف دکتر سید مهدی الوانی

دسته: مدیریت

فرمت: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 244 اسلاید

این فایل شامل پاورپوینت " کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تألیف دکتر سید مهدی الوانی" می باشد که در حجم 244 اسلاید همراه با تصاویر و توضیحات کامل تهیه شده است ؛ بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر می باشد:

فصل اول: مفاهیم و ویژگیهای خط مشی

تعاریف، مفاهیم و ویژگیهای خط مشی عمومی

تعریف خط مشی های عمومی

نقش های اصلی خط مشی عمومی

ویژگیهای خط مشی های عمومی

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی اول

خط مشی های تقنینی

خط مشی های اجرائی

خط مشی های قضائی

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی دوم

خط مشی ها یا سیاست های تشریعی

خط مشی ها یا سیاست های تحلیلی

خط مشی ها یا سیاست های تدبیری و اجرائی

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی سوم

خط مشی ها ی سیاسی و تقنینی

 خط مشی های اداری و اجرائی

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی چهارم

خط مشی ها ی عمومی عادی

خط مشی های عمومی تاکتیکی

خط مشی های عمومی اساسی

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی پنجم

خط مشی ها ی عمومی سیاسی

خط مشی های عمومی انظباطی و بازدارنده

خط مشی های عمومی توزیعی

خط مشی های عمومی توزیع مجدد

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی ششم

خط مشی ها ی فراگیر

خط مشی های هادی

خط مشی های عمومی

انواع خط مشی های عمومی بر مبنای تقسیم بندی هفتم

خط مشی ها ی تصریحی

خط مشی های تلویحی

فصل دوم : فرایند عقلا ئی خط مشی گذاری عمومی

فرایند عقلائی خط مشی گذاری عمومی

گام های فرایند عقلائی

تعریف مدل

محدودیت مدل

انواع مدلها

مدل های کلامی

مدل های ترسیمی

مدل های تجسمی

مدل های ریاضی

تقسیم بندی مدل ها از نظر عملکرد

مدل های تشریحی

 مدل های پیش بینی

مدل های تجویزی

تقسیم بندی مدل ها از نظرزمان

مدل های ایستا

مدل های پویا

مدل مناسب برای خط مشی گذار

مدل  نقطه سر به سر

انواع تصمیمات از نظر اطمینان به نتایج حاصل از شقوق

تصمیم گیری تحت شرایط اطمینان کامل

تصمیم گیری در شرایط ریسک یا مخاطره

تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان

شیوه های تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان

شیوه انتخاب حداکثر حداکثرها

شیوه انتخاب حداکثر حداقل ها

شیوه انتخاب با فرض احتمال یکسان 

درخت اخذ تصمیم

مدل تصمیم گیری مقطعی

مراحل طراحی نظام خط مشی گذاری عمومی

فصل سوم:  فرایند عقلائی تعدیل شده در خط مشی گذاری عمومی

مدل های فرایند عقلائی تعدیل شده خط مشی گذاری عمومی

شیوه تغییرات جزئی و تدریجی

مزایای شیوه تغییرات جزئی و تدریجی

انتقادات وارده به مدل  تغییرات جزئی و تدریجی

مقایسه ارکان اصلی دو شیوه عقلائی و تغییرات جزئی

مدل رضایت بخش

مزایای مدل رضایتبخش

مدل اکتشافی - ابداعی

 فصل چهارم :  فرایند مبتنی برقدرت در خط مشی گذاری عمومی

فرایند مبتنی بر قدرت در خط مشی گذاری عمومی

تعریف قدرت

نقش قدرت در فرایند خط مشی گذاری

منابع قدرت براساس نظریه اول

منابع قدرت براساس نظریه دوم

منابع قدرت براساس نظریه سوم

شیوه ماوراء عقلائی تصمیم گیری

نظریه نخبگان قدرتمند یا طبقات با نفوذ

نظریه نخبگان قدرتمند یا طبقات با نفوذ

نظریه جامعه مرکب

مدل گروهی طبقات

گروههای ذینفوذ و خط مشی گذاری

تعریف گروههای ذی نفوذ

انواع گروههای ذی نفوذ – طبقه بندی اول

گروه های محض

گروه های نسبی

انواع گروههای ذی نفوذ – طبقه بندی دوم

گروه های خصوصی

    گروه های عمومی

انواع گروههای ذی نفوذ – طبقه بندی سوم

گروه های داخلی

گروه های خارجی

انواع گروههای ذی نفوذ – طبقه بندی چهارم

گروه های عوام

گروه های خواص

چگونگی اعمال نفوذ  گروه های ذی نفوذ

چگونگی اعمال نفوذ  گروه های ذی نفوذ از طریق اقدامات باز

چگونگی اعمال نفوذ  گروه های ذی نفوذاز طریق اقدامات پوشیده

چگونگی اعمال نفوذ  گروه های ذی نفوذ از طریق اخبار جهت گیری شده

چگونگی اعمال نفوذ  گروه های ذی نفوذ از طریق روش های خشونت آمیز

فصل پنجم :  فرایند سازمانی خط مشی گذاری عمومی

فرایند سازمانی خط مشی گذاری عمومی

مدل سازمانی خط مشی گذاری عمومی(مدل گردونه ای)

تبیین مدل گردونه ای خط مشی گذاری

مدل جدید سازمانی خط مشی گذاری عمومی

انواع خط مشی ها در مدل جدید سازمانی خط مشی گذاری عمومی

خط مشی های توزیعی

خط مشی های قانونی - سیاسی

خط مشی های بازدارنده و انضباطی

خط مشی های توزیع مجدد

انواع بوروکراسی ونحوه تاثیرآن ها در خط مشی گذاری عمومی

بوروکراسی های به وجود آمده توسط قدرت حاکم

بورکراسی های تحت سیطره قدرت نظامی

بورکراسی های قانونی – تخصصی

بورکراسی های نمایندگی

بورکراسی های حزبی

قانون اساسی و خط مشی گذاری عمومی

مراجع خط مشی گذار در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ویژگی های فرایند سازمانی خط مشی گذاری عمومی

نقدی بر سیستم نمایندگی

   فصل ششم:  فرایند اقتضائی خط مشی گذاری عمومی

دیدگاه اقتضائی خط مشی گذاری

الگوی اقتضائی ومحیط های موثر بر فرایند خط مشی گذاری

محیط های موثر بر فرایند خط مشی گذاری

الگوی اقتضائی بخشی

مراجع 6 گانه در مدل اقماری خط مشی گذاری

مدل چند بعدی خط مشی گذاری

مدل بررسی تلفیقی

سطوح بررسی پدیده ها در مدل بررسی تلفیقی

مدل جریانها – دریچه ها

آگاهی از مسائل عمومی در شیوه اقتضائی

 فصل هفتم:  دیدگاه های ارزشی در خط مشی گذاری عمومی

دیدگاههای ارزشی خط مشی گذاری عمومی

نقش توکل و مشورت در خط مشی گذاری

مشورت و تصمیم گیری

مراحل مشورت

انواع شورا از نظر اسلام

شورای مفوض

شورای غیر مفوض

روشهای تصمیم گیری گروهی

توکل

ارزش ها و تصمیم گیری

تعقل ابزاری یا کارکردی

تعقل ارزشی یا جوهری

  فصل هشتم:   مشکلات و تنگناهای خط مشی گذاری عمومی

مشکلات و تنگناهای خط مشی گذاری عمومی

پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.

 

دانلود پاورپوینت کتاب تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی تالیف دکتر سید مهدی الوانی

پاورپوینت خط مشترک دیجیتالی (Digital subscriber Line یا DSL) خط مشترک دیجیتالی یا DSL


پاورپوینت خط مشترک دیجیتالی (Digital subscriber Line یا DSL)

خط مشترک دیجیتالی یا DSL فناوری جدیدی است که تعداد زیادی بیت را از طریق سیم‌های مسی عبور می‌دهد

دانلود پاورپوینت خط مشترک دیجیتالی (Digital subscriber Line یا DSL)

خط مشترک دیجیتالی 
DSL 
محبوب‌ترین تکنولوژی باند پهن در جهان 
اتصال به اینترنت
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل ppt
حجم فایل 364 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30

خط مشترک دیجیتالی یا DSL فناوری جدیدی است که تعداد زیادی بیت را از طریق سیم‌های مسی عبور می‌دهد. در کنار این مخفف گاهی حرف X هم می گذارند که موید خاصیت چند‌گانه‌ی این فناوری و  و افراد خانواده‌ی آن مانندSDSL، VDSL، HDSL، ADSL است. از نظر کار کرد، DSL شبیه به مودم‌های عادی، ولی با سرعت‌هایی بسیار بیشتر از 56 کیلو بیت بر ثانیه عمل می‌کند.DSL برای ارسال تعداد بیت‌های زیادی بین دو نقطه و از طریق سیم‌ مسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نقطه‌ی الف،‌ معمولاً‌ خانه یا محل مشتری و نقطه ب، مرکز تلفن محلی است. تفاوت این مودم با مودم‌های سری V اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) این است که در این مودم‌ها‌ اتصال یک سر سیم مسی خط مشترک به سر دیگر آن  برقرار می‌شود و سیگنال‌ها از مراکز سوییچینگ تلفن رد نمی‌شوند

دانلود پاورپوینت خط مشترک دیجیتالی (Digital subscriber Line یا DSL)

بررسی توجه به خط و نوشتار و اهمیت آن

بررسی توجه به خط و نوشتار و اهمیت آن

بشر زمانی که خواست آنچه را می اندیشد نقش کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر دگرگونی را به کندی و با پیچیدگی پشت سر نهاد این مقاله با این هدف نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های اجتناب ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب در این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و نشیب

دانلود بررسی توجه به خط و نوشتار و اهمیت آن

خط و نوشتار
اهمیت خط
نویسه
زبان وخط
خط چیست و چه کسی بدان نیازمند است
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 133 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 217

فصل اول

طرح تحقیق

چکیده

بشر زمانی که خواست آنچه را می اندیشد نقش کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر دگرگونی را به کندی و با پیچیدگی پشت سر نهاد.

این مقاله با این هدف نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های اجتناب ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب در این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و نشیب خط و کتابت در جهان و ایران را به تصویر بکشد، سپس فرضیاتی را در بخش نوشتار مطرح کرده، درستی یا نادرستی انها را مورد بررسی قرار داده و در نهایت نیز پیشنهاداتی در جهت رشد و ارتقای بهره وری فرهنگی از این میراث مکتوب ارائه دهد.

واژگان کلیدی: خط، نویسه، همخوان

 

مقدمه

خط و نوشتار در واقع وسیله ای برای ذخیره‌سازی اطلاعات است. در جوامع اولیه، پیش از بهره‌گیری از نوشتار، ذخیره‌سازی اطلاعات به کمک حافظه انجام میگرفت. بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده پایبندند که فرایند نوشتار از زمانی شکل ‌گرفت که ماده‌ای برای نوشته شدن وجود داشت؛ به عبارت دیگر، موجودیت نوشته وابسته به موجودیت ماده‌ای بود که بتوان روی آن نوشت. نوع این ماده بر تکامل خط، شکل و اندازه ابزار نوشتار تأثیر داشته است.  همانطور که گفته شد پیشینه نوشتار به معنی عام، حدوداً به 20000 سال می‌رسد و از جمله موادی که نوشتار روی آنها صورت گرفته می‌توان به سنگ، چوب، فلز، پوست، برگ درخت، استخوان، صدف، گِل‌رُس و غیره اشاره کرد.

 انسان ها در غارها برای نخستین بار، تصاویر را بر روی سنگ و دیوار رسم کردند. انها در مرحله نخست تصویرهای واقعی را برای ارتباط ترسیم کردند و با این کار خط تصویری آغاز شد.  از آن پس تقریبا هفده هزار سال طول کشید تا هنر خط و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، به صورت تدریجی تکامل یابد.  باستان شناسان معتقدند که احتمالا انسانهای اولیه علامتهای مکتوب را به منظور حفظ حکایتهای خود و تاریخ نویسی ابتدایی به کار گرفته اند.تعداد فراوان تصویر ها وعدم امکان نقش کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش نگارش بود.کم کم تصویرها شکل ساده تر و نمادین تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی علائمی قراردادی وضع شد. (مثلا نقش دو پا نشانه راه رفتن وچشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود) و در نهایت مجموعه این تلاشها نوعی خط اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان قرارداد.

 اهمیت نوشتار در سیر تحول جوامع انسانی به حدّی است که به اعتبار بهره‌گیری یا عدم بهره‌گیری از خط، جوامع انسانی را به دو گروه "دارای خط" و "فاقد خط" تقسیم کرده‌اند.

خط و نوشتار را می‌توان با دو مفهوم عام و خاص مورد اشاره قرار داد. مفهوم عام آن بر هر گونه استفاده از فرایند نوشتار جهت ذخیره‌سازی و انتقال اطلاعات دلالت می‌کند. بدیهی است که نوشتار با این مفهوم، کلیه نگاره‌های ما قبل تاریخ و مفاهیم منقوش بر دیواره غارها، خطوط تصویری و حتی خطوط امروز را نیز در برگرفته در حالی که نوشتار به معنی خاص یعنی مجموعه‌ای از نشانه‌های نوشتاری که بر پایه ویژگی‌های آوایی زبان نظام یافته باشد پدیده‌ای است که امروزه به آن "الفبا" گفته می‌شود. پیشنیه نوشتار با این مفهوم به حدود هزاره سوم پیش از میلاد می‌رسد و از کهن‌ترین سرزمین‌هایی که از آن بهره گرفته‌اند می‌توان به بین‌النهرین، چین، مصر، و یونان اشاره کرد.

 

ضرورت و اهمیت تحقیق

 همچنانکه به سمت دوره جدید تکنولوژی اطلاعات پیش می رویم، ذخیره سازی، حفظ و در نهایت اشاعه دانش به تدریج وابستگی خود را به فرایند نوشتار و خط از دست می دهد. رایانه ها با استفاده از ضربه های مثبت و منفی، اطلاعات را در یک حافظه الکترونیکی ذخیره می کنند، کاری که روزگاری در عصر سنتهای شفاهی در مغز انسان انجام می شد. حال که در اطراف ما همه چیز در حال دگرگونی است، شاید وقت ان فرا رسیده باشد که به ارزیابی دوباره ای از مفهوم نوشتار و خط بپردازیم اما اینبار آن را از دیدگاه کارایی در ذخیره سازی اطلاعات و نه صرفا زبان مد نظر قرار دهیم، اطلاعاتی که طبعا در بقای اقتصادی و سیاسی یک جامعه ضروری و حیاتی می نمایند.

 

هدف از تحقیق

هدف از این تحقیق توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون به عنوان عامل ذخیره سازی اطلاعات و بررسی کنش متقابل میان جامعه و نوشتار در اعصار مختلف است.

 

فرضیات تحقیق

1- اینطور به نظر می رسد که اختراع بخش اعظمی از خطوط مورد استفاده توسط اقوام در محدوده های جغرافیایی مختلف با انگیزه تجارت و بازرگانی همراه بوده است؟

2-  خط در هر منطقه جغرافیایی زائیده شرایط همان منطقه بوده و ویژگی ها و خصوصیات خط های دیگر در ماهیت  انها تاثیری نداشته است؟

3- به نظر می رسد، توسعه تکنولوژی و در نیتجه ان کاهش اهمیت خط و نوشتار در حال حاضر، تاثیر مثبتی در رواج خط تصویری داشته است.

 

فصل دوم

منشاء و تکامل خط

خط چیست و چه کسی بدان نیازمند است؟

نوشتار به طور کلی نوعی ذخیره سازی اطلاعات است، اگر چه تنها گونه آن نیست. سالها پیش از پیدایش خط و حتی همزمان با ‌آن، حافظه انسان این وظیفه را بر عهده داشته است. جوامع بشری، انجام این مهم را به حافظه گروهی از فرهیختگان و برگزیدگان واگذار کرده بودند؛ هر چند باید اذعان داشت که این دو شیوه ذخیره سازی اطلاعات تفاوتهای بنیادی با یکدیگر دارند که بیشتر به انتقال و انتشار اطلاعات مربوط می شود انتقال شفاهی اطلاعات به تناسب ماهیت و پیچیدگی اش، مستلزم تماس شخصی و اغلب طولانی و ممتد دو تن یا بیشتر است و غالبا محتاج مدت زمانی است تا انتقال دهنده مطمئن شود که اطلاع گیرنده، مطالب را به حافظه سپرده و میتواند به دیگری منتقل سازد در نوشتار، اطلاعات به شیوه ای عینی نگاشته می شود و اگر متن مورد نظر، منقول باشد ،در تمامی شرایط زمانی و مکانی ،برای کلیه افرادی که بتوانند آن را بخوانند، قابل استفاده خواهد بود حافظه در اینجا نیز نقش بنیادین بر عهده دارد، اما این بار به صورت کوششی که یک بار و برای همیشه انجام می گیردکه همانا یادگیری قواعد ابتدایی یا پیچیده خط مورد استفاده است پس از پشت سر گذاردن این مرحله، تمامی اطلاعاتی که بدین طریق ذخیره شده است در دسترس آگاهان این قواعد قرار خواهد گرفت

نوشتار مزایای دیگری نیز به همراه دارد میزان داده هایی که حافظه انسان قادر به نگاهداری است بسیار محدود می باشد، در حالیکه، برای مقدار اطلاعاتی که می توان به صورت مکتوب ذخیره کرد،دست کم از دیدگاه نظری، هیچگونه محدودیتی وجود ندارد از این گذشته، ذخیره اطلاعات در قالب نوشتار، انسان را از وظیفه دشوار جذب کامل و احتمالا دایمی برخی اطلاعات ویژه رها می سازد و امکان تامل و بازنگری آن را بدست می دهد. بدین ترتیب، انسان نه تنها قادر به فراگرفتن دانش گذشتگان خود است، بلکه امکان بکارگیری آن را برای دست یازیدن به کشفیات نوین و نتیجه گیری های جدید نیز مهیا می سازد، تا از این طریق بر مجموعه داده های موجود بیافزاید از این عبارت می توان چنین گرفت که اطلاعات مکتوب قابل تغییرند، در حالیکه در گونه ملفوظ، به تفکر انتقادی اجازه بروز داده نخواهد شد؛ به همین دلیل اشعار، چه مذهبی و چه غیر مذهبی؛ در پرداختن به تاریخ، خواه افسانه، خواه حماسه یا نیمه تخیلی؛ یا اطلاعات محرمانه ای که نباید از محدوده گروهی خاص فراتر رود، به گونه ملفوظ زبان ارجحیت داده شده است.

اگر نوشتار صرفا اندوخته اطلاعات باشد، گونه های آن از ارزش یکسانی برخوردار خواهد بود هر جامعه ای اطلاعات لازم برای بقای خود را ذخیره می کند، نا از آن طریق بتواند عملکرد موثری از خود بروز دهد بدین ترتیب نقاشی های ما قبل تاریخ بر روی صخره ها، ابزارهای کمک حافظه ای، چوب خط، ریسمان گره خورده، خطوط تصویری، هجایی، همخوانی یا الفبایی در بنیاد با یکدیگر تفاوتی ندارند بدین ترتیب نه خط ابتدایی وجود دارد، نه خط پیشاهنگ و نه خطی را می توان برزخی قلمداد کرد (اصطلاحاتی که در کتابهای تاریخ خط زیاد به کار می رود )،زیرا جوامع در مرحله خاصی از توسعه اقتصادی و اجتماعی خود صورتهای معینی از ذخیره اطلاعات را به کار می گیرند و اگر صورتی خاص از اندوخته اطلاعات بتواند هدف مطلوب را تحقق بخشد، همان صورت خاص، برای جامعه بکار گیرنده اش، شکل مناسب نوشتار خواهد بود

تمامی گونه های خط را در بنیاد می توان به دو گروه اندیشه نگار و آوانگار تقسیم کرد در خطوط اندیشه نگار، اندیشه به طور مستقیم منتقل میز شود برای نمونه، تصویر (پا) می تواند به معنی (پا) یا (رفتن) باشد و تصویر (درخت) معنی (درخت) یا (تازه)،(سبز)،(زندگی)یا نظایر آن را القا کند خط آوانگار بسیار پیچیده تراست و برخلاف آنچه تجربه و آموختۀ ما تلقین می کند، طبیعی تر یا الزاما کارآمدتر نیست، بلکه از بسیاری جهات فرایندی پر پیچ وخم و تا حدی غیر طبیعی است اندیشه، نخست باید به آواهایی از یک واژه یا جمله خاص در زبانی مشخص، برگردانده شود و سپس به شکل نشانه اى بر یک صفحه کنده کاری، نقاشی یا نقر شود این نشانه ها اغلب با مفهوم اندیشه اصلی کوچکترین رابطه ای ندارند از آنجا که هدف نهایی از ذخیرۀ اطلاعات، همانا ایجاد ارتباط است، این نشانه ها را باید به آواهای موجود در زبان برگرداند و بدین ترتیب واژه، جمله و اندیشه اصلی را در ذهن خواننده بازسازی کرد ؛و این دقیقا همان نگرشی است که مردم ابتدایی بدون داشتن خطی براى خود، به مساله دارند.

اگر چه تمایز میان این دو خط، مطلق و بنیادین است، لیک قراردادن تمامی خطوط به طور کامل و قاطع در قالب یکی از این دو گونه، اشتباهی فاحش است. این امر که کدام خط در جامعه به کار می رود یا برگزیده می شود، بیشتر به ویژگیهایی آن جامعه وابسته است و نه بر عکس؛ به عبارت ساده تر، خط به تنهایى قادر به تغییر یک جامعه نیست. اگر خط با حیات و بقای یک جامعه بی ارتباط باشد،جامعه یا آن را به کلی نخواهد پذیرفت ویا تنها بطور محدود و غالبا برای استفادۀ بخش کوچکی از افراد ممتاز جامعه، به قبول آن تن درخواهد داد. هرگاه جامعه ای به مرحله ای از توسعه رسیده باشد که به وجود دستگاه نوشتاری خاصی برای بازرگانی وادارۀ امور ضروری ملزم گردد، مساله را به شکلی برای خود حل خواهد کرد؛ بدین ترتیب که یا نوعی خط از میان صورتهای غیر شفاهی و از پیش موجود ذخیره سازی اطلاعات(از قبیل ابزارهای کمک حافظه، نشانه های دارایی نما، نمادهای تصویری و چوب خط ها) پدیدار خواهد شد و یا به تناسب نظام سیاسی جامعه، دستگاه نوشتاری جامعه ای دیگر، که الزاما جام غالب نیز نیست، به همان شکل اصلی یا با تغییراتی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این موضوع حتی در شرایطی که صورت نوشتاری مذکور با ویژگیهای زبانشناختی جامعه وام گیرنده نیز نامتناسب باشد، مصداق دارد؛ در این مورد می توان بین النهرین و ژاپن را نمونه آورد. در مقابل اما جامعه ای را سراغ نداریم که نخست گونه  نظام مندی از نوشتار را بسط داده و سپس میزان کارآیی اجتماعی و اقتصادی خود را افزایش داده باشد. خط قادر به پدید آوردن تمدنی نوین یا گونه ای تازه از اجتماع نیست، اما این امکان برای اجتماع وجود دارد تا گونه ای نوین از ذخیره سازی اطلاعات را بیآفرینند.اکنون به ارزیابی این دو گروه عمده بپردازیم. پیش از این، دربارۀ مزایای گروه نخست ، یعنی صورت اندیشه نگار خط گفتگو کردیم. این مزایا به امکان انتقال مستقیم اندیشه از نویسنده به خواننده بدون میانجیگری زبانی خاص مرتبط است. به عبارت دیگر، این گونه خط مستقل از زبان است و به هر زبانی می تواند خوانده شود و درک گردد. در این مورد مى توان خط چینى را نمونه آورد. اشکال این خط کثرت نشانه هایی است که باید مورد استفاده قرار گیرند و طبعا بخاطر سپرده شوند. تعداد این نشانه ها برای مقاصد ادبی 50000 و برای استفاده های روزمره بین 2000تا 4000 است.در خطوط آوانگار نخست اندیشه به آوا برگردانده می شود؛سپس آواها به صورت نشانه های قراردادی و غالبا مجرد نمایانده شده و سپس این نشانه ها به آواهای همان زبان و در نهایت به اندیشه اصلی برگردانده می شوند. هرگاه زبانی دارای دستگاه نوشتاری مدونی باشد،تغییر صورت نوشتاری تابع تغییرات آوایی خواهد بود واز آنجا که تغییر خط به کندى صورت مى پذیرد،صورتهاى گفتارى و نوشتارى مى توانند تفاوت قابل توجهى با یکدیگر داشته باشند. براى نمونه مى توان از زبان وخط انگلیسى نام برد.این مساله در مورد زبانهایى نیز که از خط آوانگارى متفاوت با ساخت آوایى خود استفاده مى کنند،مصداق دارد.از سوى دیگر یک خط آوانگار،خواه همخوانى،خواه هجایى یا الفبایى،امتیازات بیشمارى دارد. خطوط هجایى،همخوانى والفبایى در مقایسه با 50000یا دست کم 2000 نشانۀ خط چینى یا 700 نشانۀ هیروگلیف مصرى،مى توانند وظیفۀ خود را با 20 تا 60 نشانه انجام دهند. بدین ترتیب،چنین خطوطى با صرفه تر بوده،براى یادگیرى محتاج زمانى کمتراند و از نظر حجم متن نوشته شده نیز احتیاج به فضاى کوچکترى دارند ،بنابراین خطوط آوانگار مقرون به صرفه اند.حال پرسش این است که کدام اجتماع مى تواند تنها از خط اندیشه نگار و نمادهاى تماما قراردادى نشده استفاده کند،و بخش مهمى از تفهیم وتفهم را به خیالپردازى شخصى وتجارب مشترک نویسنده و خواننده واگذار نکند؟و کدام جامعه براى حیات و بقاى خود به نظام مقرون به صرفه و طبقه بندى شده اى از نشانه ها نیازمند است،تا سرانجام به خطى در مرحلۀ کاملا آوایى دست یابد؟خطوط اندیشه نگار براى جوامعى که ساخت اقتصادى ماقبل سرمایه دارى دارند،بخوبى کفایت مى کند.استمرار وبقاى این چنین جوامعى بیشتر بر کوششهاى فرد یا گروههاى ناپایدارى استوار است که بطور موقت از اجتماع شکارچیان،شبانان ابتدائى و کشاورزان ساده تشکیل مى شوند.این افراد به اقتضاى موقعیت و در پى نفع متقابل،تشکیل گروه-نه دولت-مى دهند. این دوران را عصر حماسه یا بقولى عصر جادو نامیده اند؛مرحله اى که در آن دین و اجتماع،تاریخ و افسانه در هم آمیخته اند وسنتهاى شفاهى نیرومندى را به وجود آورده اند که در حافظه ها نقش بسته ویا به صورت حکایات تصویرى بر جاى مانده است.در سوى دیگر جوامعى قرار دارند که بقایشان در گرو تلاش هماهنگ نیروى کار براى آبیارى است؛ یکى از ویژگیهاى این گونه جوامع ارزشگذارى هر چه بیشتر بر دارایى است و مفهوم دارایى نیز ضرورتا با اندیشۀ دولت همراه است.دارایى ممکن است به یک فرد،خوانواده یا گروه تعلق داشته باشد؛اما سرانجام تمامى دارایى ها،دارایى تولید کننده،مالک،خوانواده یا گروه،باید به طریقى به تملک دولت درآید و دولت به مجموعه اى از کالاها،زمین هاو افرادتبدیل شود.از آنجا که دارایى و بویژه مازاد آن که اساس رونق است،تنها از رهگذر کوششهاى جمعى قابل حصول است،دولت براى هماهنگى و نظارت بر دارایى ها وتولیدکنندگان و حمایت از آنها در مقابل تجاوزات داخلى و خارجى به قوانینى نیازمند است.بدین ترتیب تنها با وجود یک نظام ادارى متمرکز وسازمان یافته،مى توان از طغیان هاى سالانۀ رود نیل بهره بردارى کرد.بدیهى است که به دلیل اهمیت دارایى،نقل وانتقال قانونى آن،یعنى تجارت نیز به همین اندازه به امنیت محتاج است. تجارت وادرۀ امور،اقداماتى به حساب مى آیند که باید به سرعت و دقت قابل ملاحظه اى انجام گیرند.بنابراین ،تعدادى نشانه که به سرعت قابل یادگیرى،نوشتن، وخواندن باشد،بطور مسلم بر ابهامات یا پیچیدگیهاى موجود در نوشته اى اندیشه مدار،برترى دارد.اکثر خطوط آوانگار در جوامع متمایى به سرمایه دارى یا جوامعى که از نوعى تکنولوژى ابتدایى برخوردار بوده اند، بسط یافته است. این خطوط حدود 4000تا3000سال قبل از میلاد مسیح در هلال حاصلخیز، حدود  2000سال ق.م. در خاوردور و احتمالا حدود 1000سال ق.م. در امریکاى مرکزى رواج داشته اند. در بین النهرین، مصر و کرانۀ دریاى اژه فهرستهایى است. همچنین فرمانهایى از شاهان و اشاراتى به خدایان نیز، معمولا بر روى سنگ یا موادى دیگر از این دست بر جاى مانده است؛ خدایانى که غالبا با فرانروایان زمینى متشابه یا یکسان انگاشته شده اند.به تدریج و در بعضى موارد حتى با کشمکش فراوان، شکل نوین و رمزبندى شدۀ خط در حوزۀ ادبیات مذهبى و غیر مذهبى بجاى سنتهاى شفاهى  بکار رفت.

 

انتقال اندیشه

انتقال مستقیم اطلاعات بدون دخالت زبان تجربه اى است که به سپیده دم تاریخ بشر باز می گردد اندیشه را می توان به شیوه های دیداری گوناگون انتقال داد استفاده از اشیاء ، الگوها، طرحهای مجرد یا هندسی، نمایش تصویری انسان، حیوانات، گیاهان و اشیاء از جمله این شیوه ها به شمار می آیند در بسیاری  از موارد، برای ذخیرۀ بخش ویژه ای از اطلاعات، ترکیبی از دو یا سه عنصر مورد استفاده قرار می گیرداشیاء می توانند هشدار دهنده باشند؛ برای نمونه پوشیده شدن یک راه فرعی از برگ و علف ،نشانگر آن است که از این راه کسی گذر نمی کند و همین امر می تواند از انحراف مسیر ما پیشگیری کند نشانه ها می  توانند جهت نما باشند براى مثال شاخه ای  که زیر پا در زمین فرورفته باشد می تواند حاکی از گذر شخصی از آن مسیر باشد و یا مسیری را که باید طی شود بنمایاند اینگونه نشانه ها می توانند یادآور یک حادثه، شخص یا مکان باشند. بسیاری از اطلاعات ذخیره شده را می توان با تغییر یا تزئین اشیاء به کمک نقاشی حکاکی و حجاری یا ساختن اشیاء مصنوعی تزئینی، عرضه داشت براى مثال مى توان چوبدستی پیام دهندۀ بومیان استرالیا را مطرح ساخت این چوبدستی ها استوانه اى یا مسطح بودند ونشانه هایى برروى آنها نقش شده است نشانه ها اغلب در حضور شخص حامل پیام کننده ومعنى هر یک از آنها بدقت براى وى تشریح مى شده است این چوبدستى ها بخش ضرورى از فرهنگ بومى این مردم به حساب مى آمد وافراد کثیر وپراکندۀ اجتماع را به یکدیگر پیوند مى داد در بسیارى از موارد حمل چنین چوبدستى خاصى مى توانست گذر امن حامل آن را از سرزمین دشمن تضمین کند موچ ها که قبل از اینکاها در پرو مى زیستند،براى ارسال پیام،نشانه هایى متشکل از نقطه و خطوط موازى یا ترکیبى از هر دو را بر دانه لوبیا نقش مى کردند در قبرهاى موچ ها کیسه هایى چرمى مملو از این گونه دانه هاى لوبیا به دست آمده است آنها همچنین در صحنه هاى نقاشى شده بر روى ظروف گلى افرادى را نقش کرده اند که به وضوح وبه جدیتى وصف نا پذیر،مشغول حمل این کیسه ها هستند کمربندهاى خر مهره اى (ایراکو)هاى امریکاى شمالى،ترکیب طرح و رنگ را براى انتقال پیام به خدمت گرفته است این کمربندها در مراسم آیینى وجشن ها به عنوان پول رایج ونوعى عامل تشخص وزیبنده سازى مورد استفاده قرار  مى گرفت این نوع کمربندها مانند سایر انواع بافتنى ها،بر روى داربستهاى منحنى شکل بافته مى شد وبا مهره هایى از صدف دریایى،حلزون وگوش ماهى تزئین مى گشت در اکثر این کمربندها طرحهایى یک رنگ بر روی زمینه ای از رنگی دیگر بکاربرده می شد وجز این دو،رنگ دیگرى مورد استفاده قرار نمى گرفت رنگ هاى تیره نشانه جدیت، خشونت، خطر، دشمنى، اندوه و مرگ بود  از رنگ سفید  به عنوان نشانۀ شادى وجنگ استفاده مى شد کمربندهاى رنگین و ظریفتر  به مفهوم اعلام جنگ یا پیمان صلح بودند؛این در حالتى بود که براى اعلام جنگ بر زمینۀ سیاه،تبرى قرمز نقش مى شد وبراى پیمان صلح،  دودست سیاه بر زمینۀ سفید قرار مى گرفت به همین ترتیب ،عناصر زبانى نیز چه از رهگذر تداعى اندیشه وچه از طریق تداعى آوایى مى توانند نفش داشته باشند بسیارى از اشیاء تزئینى و ابزارهاى موجود در منازل(اشانتى) ها نشانگر اندیشه هایی هستند که در قالب زبان به گونه ضرب المثل بیان شده اند براى نمونه تصویر کنده شده بر روی یک چپق،پرندهاى را نشان مى دهد که سر خود را برگردانده است چنین تصویرى مى تواند بیانگر این احساس باشد که (انسان نباید از بازنگرى به گذشته و پى بردن به اشتباهات خود گریزان باشد) تصویر تمساحى که ماهى به دندان گرفته است مى تواند در مفهوم دو ضرب المثل بومى بکار رود که (فقط تمساح پلید همزیست خود را مى درد)و(آنچه نصیب ماهى مى شود،سرانجام از آن تمساح خواهد بود)روش پیچیده تر انتقال پیام از طریق اشیاء،استفاده از نوعى پوستۀ صدف در میان قوم (یوروبا)در نیجریه است یک پوستۀ صدف نشانۀ (طغیان وشکست)،دو پوسته در کنار یکدیگر نشانۀ (رابطه و ملاقات)و سه صدف جدا از هم حاکى از (جدایى ودشمنى)است شش صدف در کنار یکدیگر به معنی (مجذوب) است توانایى ذخیره اطلاعات عددى همواره بخشى نا گسستنى از نوشتار بشمار مى آمده است در این مورد مى توان از شیوۀ کار (مایا) ها،خط عبرى و الفباى رومى مثال آورد دانه هاى شن ، صدف، لوبیا، یا حتى قطعات چوب را مى توان براى ذخیره سازى اطلاعات عددى به کار برد چوب خط و ریسمانهاى گره دار نیز در مقیاسى پیچیده تر ،ایفاگر همین نقشند چوب خط ها معمولاذ بر روى عصا،چوب وگاهى اوقات نیز بر روى ستون ها و در در ودیوار نقش مى بستند وبدین طریق وجود وخاطرۀ اشیاء ،ارقام و رویدادهاى خاصى به ثبت مى رسیدند شمار حیوانات شکار شده ،دشمنان کشته شده ،تعداد مردان یا اسبان مورد نیاز در یک اردوگاه روزهای مسافرت یا زمان غیبت از منزل ،مقدار کالاهاىفروخته شده و کیفیت این کالاها و نظایر آن از این جمله اند به هرروى،نقش اصلى چوب خط،همواره ثبت بدهى بوده است بدهکار و بستانکار به کمک چوبخط حساب روشنى از پول یا کالاهاى مبادله شده در اختیارداشته اند چوبخط در بیشتر نقاط جهان و تقریبا در تمامى جوامع به کار مى رفته است برخى از صاحبنظران بر این عقیده اند که   چوبخط   در تکامل خط چینى نقش مهمى ایفا کرده است نمادها واشکال هندسى و مجرد مانند دایره ،چرخ،حلقه،شانه،مثلث،کمان،مارپیچ،خطوط دندانه دار ونظایر آن نیز در بسیارى از تصویرهاى موجود بر روى صخره هاى ماقبل تاریخ و پس از آن،دیده شده اند این نشانه ها گاهى اوقات به همراه نشانه هاى نوشتارى وغالبا به صورت منفرد تصویر شده اند باید اذعان داشت که معنى دقیق این نگاره ها تا حدودى در هالۀ ابهام قرار دارد،هر چند چنین مى نماید که نوعى مشخصۀ کلیشه ای ثابت به شمار مى رفته اند که در ارتباط با نشانۀ دارایى،نشانه هاى هویت وتمایز،ودر نهایت به عنوان علایم متمایز سازندۀ خطى مورد استفاده قرار گرفته اند این نشانه ها در خط غالبا ونه همیشه،تجرید نشانه هاى تصویرى پیشین بشمار مى آمدند،اما سعى در تفسیر وتعبیر نشانه هایى که خارج از قلمرو نوشتار نظام مند یافته شده اند،یعنى بیشتر نشانه هاى موجود در دنیاى کهن،هنوز تا حد زیادى در بوتۀ حدس باقى مانده است

در آستانۀ قرن حاضر،(پیته) دانشمند فرانسوى در غارى در نزدیکى مرز اسپانیا ،قطعات کوچکى سنگ چخماق متعلق به 8 تا 12 هزار سال ق.م.را کشف کرد که با نشانه هایى به رنگ قرمز وسیاه تزئین شده بود ظاهر برخى از این قطعات عده اى از صاحبنظران را به چنین پندارى واداشت که این نشانه ها با علایم موجود در خطوط آوانگار مدون،از جمله خطوط هجایى اژه اى ،خط همخوانى سامى و حتى خطوط الفبائى موجود در ارتباط است؛هر چند باید پذیرفت که این حدس ها متقاعد کننده نمى نمایندزیرا فاصلۀ زمانى طولانى،یعنى چیزى بیش از شش تا هشت هزار سال و وجود نشانه هاى مشابهى بر روى قطعاتى از سنگ،بلور،لوبیا و صخره ها در فاصله هایى بسیار دور از مدیترانه چنین قیاسى را بى اعتبار مى کند علاوه بر این،هر گونه مقایسۀ مبتنى بر شکل ظاهرى نشانه هاى منفرد،آنهم نشانه هایى که کم و بیش بصورتى تصادفى از دو گونۀ متفاوت ذخیرۀ اطلاعات،یکى شناخته شده مانند خط و دیگرى ناشناخته انتخاب شده باشند،بى معنى مى نماید کوشش براى ارائه تعبیرى نمایه اى وضمنى،مثلا دایره بجاى خورشید،شانه به جاى زن یا ریسندگى،خطى مار پیچ بجاى شکم،خورشید یا چاه آب و غیره به عنوان نشانه هاى رمزى و ساده شده از تصاویر  اصلى ،اگر چه تا اندازه اى معقول مى نماید، اما در نهایت به همان اندازه فاقد قطعیت است نشانه ها، نمادها و انگاره هاى هندسى اغلب به عنوان نشانه هاى ملکیت بکار مى رفته اند نشانه هاى مالکیت از بسیارى جهات هنوز هم شکل انتفاعى نوشتار به شمار مى روند و در قالب(امضاء)قدرت را استقرار بخشیده یا مالکیت را مشخص مى سازند این نشانه ها با عناصر موثر در تکامل خط نظام مند رابطه ای تنگاتنگ دارند.اهمیت روز افزون دارایی شخصی،درک منزلت اجتماعی آن در یک جامعه طبقاتى ،تشخیص لزوم حفاظت از آن ودرک این مهم که دارایى باید در چهارچوبى ادارى قابل تشخیص باشد،از جمله عناصر مؤثر در تکامل خط بشمار مى آیند. مهرهاى شخصى که در بین النهرین باستان براى امضاء بکارمى رفت از هزاره چهارم پیش از میلاد کاربرد داشته است.پس از هزاره سوم ق.م.،همراه با اهمیت روز افزون تجارت و بازرگانى،اهمیت آن نیز افزایش یافت. در این دوره،خط به طور کامل تدوین یافته،لیک هنر پیچیده اى تلقى مى شد که بیشتر در اختیار طبقه تحصیلکرده وکاتبان بود.بازرگانان،نیازمند ابزارى ساده تر بودند که بتواند به سرعت متعلقات را مشخص کند.قراردادها را رسمى سازد و اموال ودارایى ها را علامت زند.باید اذعان داشت که ارتبط میان این مهر ها ،نشانه هاى دارایى نما وخط مدون بسیار جالب مى نماید.در دره (سند)نشانه هایى بر روى مهر ها به دست آمده اند که هنوز ناشناخته مانده و در دست مطالعه و بررسی قرار دارند انسانها در تمامى اعصار،اشکال ساده علایم دارائى را بکار برده اند.از زمان هاى گذشته تا به امروز،شبانان کوچ رو و گله داران یکجا نشین از این نشانه ها براى داغ زدن بر دام خود به یکسان استفاده کرده اند و این امر جوامعى را نیز که اقتصادشان مبتنى بر برده دارى بوده،شامل شده است.داغ زدن بر انسان و حیوانات را مى توان در مفهومى کاملا متفاوت ومقیاسى انتزاعى تر،نشانه هم هویت دانستن یک فرد با یک خدا،یا یک فرد با گروهى خاص تعبیر کرد.نشانه هاى قبیله اى و خانوادگى نیز که گاهى اوقات مورد استفاده اشخاص بیسواد قرار گرفته است،در این مقوله جاى مى گیرد.علایم منقوش بر ظروف گلى در مصر باستان،امروزه نیز در نقش هاى سرامیک ونقره کارى یا کنده کارى بر سایر فلزات گرانبها تقلید مى شود.علاوه بر این مى توان از علایم سنگ تراشان کرانه دریاى اژه،فلسطین،آناتولى یا اروپاى قرون وسطى و نشانه هاى گوناگون تجارى یا علایم سردر میهمانخانه ها یا نشانه هاى خانواده هاى اشرافى در شجره نامه ها یاد کرد.این گونه نشانه ها و نمادها از جمله لباسهاى متحدالشکل،اعلان ها،پرچمهاى ملى و غیره،نوعى حقوق اختصاصى را نمایان مى دارند.

ابزارهاى کمک حافظه ای را باید بحق یکى از وسایلى دانست که به امر ارتباط و حفظ اطلاعات یارى مى دهند.این ابزارها،حوزۀگسترده اى ازنظامهاى ذخیرۀ اطلاعات را شامل مى شوند و در واقع مى توان گفت که تمامى صورتهاى نوشتارى تا حدى معین در زمرۀ این وسایل قرار مى گیرند.ابزارهاى کمک حافظه اى در حد فاصل میان سنتهاى شفاهى ونوشتار قرار مى گیرند ودرک آنها در انحصار تفسیرگران زبردستى است که بر روشهاى تبیین میراث فرهنگى وسنتى خود تسلط دارند.این تفسیرگران از قدرت و نفوذ فراوانى برخوردارند زیرا قادرند دربارۀ مقدار اطلاعاتى که باید براى بخشهاى معینى از جامعه مکتوم بماند،تصمیم بگیرند. بنابراین،چنین مى نماید که تفسیر اینگونه ابزارهاى کمک حافظه اى به سنتهاى شفاهى وشاید حتى به اطلاعات سرى نیازمند بوده است.ابزارهاى کمک حافظه اى مى توانند شامل اشیاء ساده،تزئینات روى اشیاء،نمادها، نشانه ها،انگاره ها،تصاویر منفرد یا پرده هاى داستان نگار باشند.برخى از آنها بسیار پیچیده بوده و مرز میان انتقال اندیشۀ محض،تصویرنویسی،تصویرنگارى وخط آوانگار را درمى نوردند.در این ابزارها اطلاعات مهم وزندگینامه قبایل،تاریخ مقدسات ومطالب دنیوى،افسانه ها ورویدادهاى واقعى به صورتى یکسان در هم تنیده شده اند. براى نمونه،قبیله( مائورى) در زلادنو از صفحات چوبى اره مانندى براى حفظ نسب نامۀ خوداستفاده مى کردند وجوانان مکلف بودند نام هر یک از اجداد خود را بر اساس دندانه هاى موجود بر آن ذکر کنند.بومیان استرالیا در این مورد از نوعى صفحه سنگى یا چوبى بنام چورینگا استفاده مى کردند؛بر روى این ابزار خطوطى انتزاعى نقش بسته بود و موجوداتى اسطوره اى را که ویژگیهاى انسان-حیوانى داشتند به اجداد نخستین انسانها مرتبط مى ساخت.به اعتقاد آنان،این موجودات اساطیرى در (عصر رؤیا)میهن بر جاى مانده را بنا نهادند و از خود سابقه اى بر جاى گذاردند که تاکنون هدایت کنندۀ کردار انسانها بشمار مى آیند.این ابزارها در اماکنى مقدس نگاهدارى مى شد و ورود به این اماکن براى زنان و جوانان نابالغ ممنوع بود؛سرپیچى از این امر خطر مرگ در پى داشت. در قبایل امریکاى شمالى،تاریخ دودمان،افسانه ها ورویدادهاى مهم بر استوانه هایى توتم گونه ثبت مى شد. ابزارهاى کمک حافظه اى مى توانند در زندگى محرمانه وسیاسى جامعه نیز نقش داشته باشند.در این مورد می توان از (لوکاسا)به معنى (دست دراز)یا چنگال سخن به میان آورد.این وسیله،نوعى ابزار کمک حافظه اى سرى بشمار مى آمد که توسط یکى از اجتماعات مخفى ونیرومند (لوبا)ى ساکن زئیز در آفریقا بنام(مبودى)،ساخته و نگاهدارى مى شد.اشیاء و تزئینات نیز مى توانند هر چند به صورت تجربى با گونه هاى زبانى و آوایى ذخیرۀ اطلاعات،ارتباط برقرار سازند؛اما گذر قطعى از انتقال اندیشه به شکل منظمترى از نوشتار ونهایتا خط آوانگار احتمالا از قلمرو ابزار کمک حافظه اى صورت گرفته است.در این مورد مى توان خط تصویرى متداول سرخپوستان را که ککوین نامیده مى شود و نوع دیگرى از آن را که ککینووین مى نامند،به عنوان مثال مطرح کرد.گونۀ دوم را کاهنان بومى به کار مى برند و از آن براى به خاطر سپردن صورت درست واژگان و ترتیب آنها در طلسم ها و اوراد جادویى استفاده مى کنند.در اینجا،یک تصویر نمایانگر یک تصور،مفهوم یا رویداد نیست بلکه جمله یا شعرى مشخص است که تنها یک صورت گفتارى صحیح دارد.به عبارت ساده تر،هر تصویر مشخص داراى یک صورت صحیح مى باشد.بدین ترتیب،تصاویر بمانند یک متن خوانده مى شوند.ابزارهاى کمک حافظه اى در سطحى پیچیده تر،در زمره عناصر متشکله یک خط تقریبا آوایى قرار مى گیرند.نوشته هاى (آزتک)هاى مکزیک را مى توان تا اندازه اى ، گونه اى ابزار کمک حافظه اى دانست که تنها از طریق مفسران تعلیم دیده قابل درک است. ابزارهاى کمک حافظه اى را نباید صرفا متعلق به گذشته دانست؛ما نیز به هنگام گره زدن یک دستمال براى آنکه مطلبى را به خاطر آوریم یا مؤمنى که با حرکت دانه هاى تسبیح نظم صحیح برخى عبادات را به خاطر مى سپارد یا کودکى با کشیدن خط در تقویم یا بر روى دیوار تعداد روزهاى مانده به تعطیلات یا عید راثبت مى کند،گونه هاى از ابزارهاى کمک حافظه اى را بکار گرفته ایم.تصاویر همواره یکى از ابزارهاى مهم ذخیرۀ اطلاعات بوده اند.تصویر حیوانات،انسان واشیاء که بر دیوارۀ غارهاى زیرزمینى در محل هایى چون (آلتامیرا)در اسپانیا یا(لاسکو)در فرانسه دیده شده اند،شاید با جادو رابطه اى داشته یا نداشته باشند،اما ما به طور قطع مى توانیم بگوئیم که نشانه هاى یاد شده نقش ذخیره سازى اطلاعات وایجاد ارتباط را،که مسلما براى زندگى اجتماعى و اقتصادى ابداع گران آن حیاتى بوده است،ایفا مى کرده اند.

تفاوت عمده میانخط تصویرى و تصویرنگارى، از قبیل هیروگلیف مصرى و گونه هاى مشابه آن،در این امر نهفته است که تصویرنگارى تا جایى که بشکل نشانه هاى منفرد،یعنى تصاویر مربوط مى شود،به درجۀ بالائى از تجرید ورمز بندى رسیده بود.بدین ترتیب مى توان گفت که هر نشانه موجود در تصویرنگارى از معناى معینى برخوردار است که اکثرا بر واژه اى از یک زبان خاص انطباق مى یابد.نشانه هاى بکار رفته در خط تصویرى بطورعمده،در ترکیب با یکدیگر معنى مى یابند.این نشانه ها،فرایند اندیشه را در کلیت خود به نمایش مى گذارند واندیشه را به عناصر آوایى سازنده اش از قبیل واژه،هجا،همخون یا واکه تجزیه نمى کنند.تعداد نشانه ها در تصویر نگارى کم وبیش ثابت است و گزینش یا افزایش آنها بصورتى تصادفى امکان پذیر نیست.بنابراین،چنین می نماید که گرایش به صرفه جویى وکاهش تعداد نشانه هاست -هر چند در اینجا نیز تصویرنگارى چینى استثناء است-.در بیشتر موارد،ترتیب نشانه هاى تصویرى،از قواعد نحوى معینى تبعیت مى کند.به عبارت دیگر،عناصر زبانى ونهایتا عناصر آوایى زبان،به مؤلفۀ مهمى از ذخیرۀ اطلاعات مبدل مى شوند.

خط تصویرى واندیشه نمایى هنوز هم در زندگى روزمرۀ ما نقش مهمى ایفا مى کند.مسافران مى توانند با اتومبیل خود از انگلستان رهسپار جنوب فرانسه شوند،بدون آنکه کلمه اى انگلیسى یا فرانسه بدانند،زیرا تمامى اطلاعات لازم را از طریق علایم ونمادها کسب خواهند کرد.آنهاقادرند اطلاعاتى از قبیل پیچ جاده،راه فرعى،تعمیرجاده،تصادف،پمپ بنزینواقامتگاههاى میان جاده را به راحتى کسب کنند.

تصاویر ونمادها در بازرگانى وتجارت جهانى نقش بسزایى دارند.یک دست لباس شاید در ژاپن،هنگ کنگ،کره،تایوان یا هند به دست کسانى که زبان مشترکى ندارند وقادر به خواندن خط یکدیگر نیز نیستند،تولید شود،اما بر آن لباس برچسبى نصب مى شود که چگونگى شستشو،اطو ومقدار استفاده از مواد پاک کننده را در ارتباط با آن نشان مى دهد. برنامۀ پیش بینى وضع هوا در تلویزیون بدون اطلاع از زبان گوینده،براى همگان به راحتى قابل درک است،زیرا در این برنامه معمولا از تصاویرى استفاده مى شود که در صطح جهان کم وبیش شناخته شده اند. یک قطعه ابر سیاه به نشانه باران،تکه اى ابر سفید با اشعه هاى سفید یا زرد به نشانۀ هواى آفتابى و تکه اى ابر در کنار چند دایرۀ کوچک سفید به علامت برف مى تواند نشانگر وضع هواى فردا یا تعطیلات پایان هفته باشد.

خط تصویرى اطراف ما را فراگرفته است.استفادۀ همگان از برخى تصاویر ونشانه ها سبب پذیرفته شدن آنها در مقیاسى جهانى است.دربارۀ نشانه هاى دیگرى چون علایم ایمنى،مهندسى،علمى،پزشکى،دارویى ورایانه نیز نوعى توافق عمومى بوجود آمده است.

بدین ترتیب همراه با کاهش اهمیت نوشتار به دلیل توسعۀ تکنو لوژى جدید خط تصویرى مى رود تا به گونۀ مطلوبى از ابزار ارتباط مبدل شود.بین المللى شدن امورى از قبیل مسافرت و تجارت،ضرورت همکارى در زمینه هاى صنعتى،امنیتى،دفاعى وبازرگانى ،فهم آسان ارتباط گیرى و ذخیره سازى اطلاعات را الزامى ساخته است و این نیازى است که مرزهاى زبانى موجود را در مى نوردد.

یکى از پیشرفتهاى شایان توجه در این زمینه،رواج روزافزون کتابهاى مصور است؛کتابهایى که کم وبیش تصویرى اند وحداقل نوشته را به همراه دارند.به همین دلیل،داستانهاى مصور کودکان در انواع پاورقى یا کتاب کامل نیز از محبوبیتى فزاینده برخوردار است.در این قبیل آثار،تصاویر با جملات ساده اى در حاشیۀ متن به صورت گفتگو یا توضیح ترکیب مى شود.خط تصویرى ما را مستقیما به آینده مى کشاند.(پایونیز 10)،سفینۀ بدون سرنشینى که در سال 1972 به فضا فرستاده شد و با عبر از منظومۀ شمسى،راه خود را در فضا ادامه مى دهد،صفحۀ آلومینیومى طلاکارى شده اى را به عنوان پیام با خود به همراه دارد.بر این صفحه تصویر مرد وزنى کنده کارى شده است؛مرد دستان خود را به نشانۀ سلام بالا برده وبا این کار شمایل ظاهرى انسان وحس دوستى او را به انواع احتمالى حیات نشان مى دهد.در کنار این مجموعه نمادهاى دیگرى نیز حک شده اند که سطح دانش و تکنولوژى بشر را در آستانۀ سفر پایونیر به نمایش می گذارد                                   

 

  زبان وخط 

رابطه میان زبان وخط آنقدر که سوابق وتجارت ما ممکن است به ذهن ما القا کند بدیهی وبنیادی نیست. نخستین هدف کلیه نظام های ذخیره اطلاعات حفظ دانش است و دانش تمامی اندیشه ها پندارها واقعیت ومفاهیم را دربر دارد. دانش می تواند همانند برخی از هنرها بصری بوده یا چون موسیقی شنیداری یاهمچون ریاضیات فیزیک و شیمی عددی باشد. در واقع دانش مجموعه تمامی تجارت بشری از دیرباز تاکنون است. بنابراین تنها تا مهدوده ای که دانش بکمک زبان بیان می شود می توان ذخیره اطلاعات را با زبان مکتوب یکسان پنداشت وحتی با تمامی این مقدمات  زبان گفتاری و نوشتاری را نمی توان  همواره همسان دانست. این تمایز چه درنمایش آواها بکمک نویسه ها وچه دراستفاده از واژه ها یا بیان جملات به چشم می خورد.دراینجا به عنوان نمونه نویسه a انگلیسی را می توان مطرح ساخت که دست کم ازپنج تلفظ متفاوت برخوردار است.یک زبان واحد را می توان به چند خط گوناگون نگاشت.درزبان مصری باستان بطور همزمان از سه خط مختلف هیروگلیفی هیراتی ودموتی  استفاده می شده است . همین زبان پیش ازقرن دوم ق.م. به خط یونانی و پیش ازقرن چهارم میلادی به الفبای قطبی نیز نوشته می شده است .

یکی از بارزترین مواردی که فقدان رابطه نزدیک میان زبان وخط رامشخص می سازد پذیرش خطی خاصتوسط زبانهایی کاملا متفاوت است.دراین مورد می توان از خط میخی نام برد که دراصل برای زبان پیوندی سومریان ابداع شده بود که هجاو واکه در آن نقش مهمی را ایفا می کردند. بابلیان سامی این خط را به خدمت زبانی درآوردند که معنی واژه ها در آن به گروهبندی همخوانها (خوشه های همخوانی) وابسته بودوواکه ها نقشی جنبی بر عهده داشتند . خط چینی نیز به همین ترتیب برای زبانی کم و پیش فاقد دستورو بر خورداراز انبوهی واژه های تک هجایی طراحی شده بوده وبا استفاده از افزونه هایی پیچیده  درخدمت زبان پیوندی 

دانلود بررسی توجه به خط و نوشتار و اهمیت آن

بررسی توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون


بررسی توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون

بشر زمانی که خواست آنچه را می اندیشد نقش کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر دگرگونی را به کندی و با پیچیدگی پشت سر نهاد این مقاله با این هدف نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های اجتناب ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب در این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و نشیب

دانلود بررسی توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون

خط و نوشتار
نویسه
همحوان
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 133 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 231

فصل اول

طرح تحقیق

چکیده

بشر زمانی که خواست آنچه را می اندیشد نقش کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر دگرگونی را به کندی و با پیچیدگی پشت سر نهاد.

این مقاله با این هدف نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های اجتناب ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب در این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و نشیب خط و کتابت در جهان و ایران را به تصویر بکشد، سپس فرضیاتی را در بخش نوشتار مطرح کرده، درستی یا نادرستی انها را مورد بررسی قرار داده و در نهایت نیز پیشنهاداتی در جهت رشد و ارتقای بهره وری فرهنگی از این میراث مکتوب ارائه دهد.

واژگان کلیدی: خط، نویسه، همخوان

 

مقدمه 

خط و نوشتار در واقع وسیله ای برای ذخیره‌سازی اطلاعات است. در جوامع اولیه، پیش از بهره‌گیری از نوشتار، ذخیره‌سازی اطلاعات به کمک حافظه انجام میگرفت. بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده پایبندند که فرایند نوشتار از زمانی شکل ‌گرفت که ماده‌ای برای نوشته شدن وجود داشت؛ به عبارت دیگر، موجودیت نوشته وابسته به موجودیت ماده‌ای بود که بتوان روی آن نوشت. نوع این ماده بر تکامل خط، شکل و اندازه ابزار نوشتار تأثیر داشته است.  همانطور که گفته شد پیشینه نوشتار به معنی عام، حدوداً به 20000 سال می‌رسد و از جمله موادی که نوشتار روی آنها صورت گرفته می‌توان به سنگ، چوب، فلز، پوست، برگ درخت، استخوان، صدف، گِل‌رُس و غیره اشاره کرد.

 انسان ها در غارها برای نخستین بار، تصاویر را بر روی سنگ و دیوار رسم کردند. انها در مرحله نخست تصویرهای واقعی را برای ارتباط ترسیم کردند و با این کار خط تصویری آغاز شد.  از آن پس تقریبا هفده هزار سال طول کشید تا هنر خط و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، به صورت تدریجی تکامل یابد.  باستان شناسان معتقدند که احتمالا انسانهای اولیه علامتهای مکتوب را به منظور حفظ حکایتهای خود و تاریخ نویسی ابتدایی به کار گرفته اند.تعداد فراوان تصویر ها وعدم امکان نقش کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش نگارش بود.کم کم تصویرها شکل ساده تر و نمادین تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی علائمی قراردادی وضع شد. (مثلا نقش دو پا نشانه راه رفتن وچشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود) و در نهایت مجموعه این تلاشها نوعی خط اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان قرارداد.

 اهمیت نوشتار در سیر تحول جوامع انسانی به حدّی است که به اعتبار بهره‌گیری یا عدم بهره‌گیری از خط، جوامع انسانی را به دو گروه "دارای خط" و "فاقد خط" تقسیم کرده‌اند.

خط و نوشتار را می‌توان با دو مفهوم عام و خاص مورد اشاره قرار داد. مفهوم عام آن بر هر گونه استفاده از فرایند نوشتار جهت ذخیره‌سازی و انتقال اطلاعات دلالت می‌کند. بدیهی است که نوشتار با این مفهوم، کلیه نگاره‌های ما قبل تاریخ و مفاهیم منقوش بر دیواره غارها، خطوط تصویری و حتی خطوط امروز را نیز در برگرفته در حالی که نوشتار به معنی خاص یعنی مجموعه‌ای از نشانه‌های نوشتاری که بر پایه ویژگی‌های آوایی زبان نظام یافته باشد پدیده‌ای است که امروزه به آن "الفبا" گفته می‌شود. پیشنیه نوشتار با این مفهوم به حدود هزاره سوم پیش از میلاد می‌رسد و از کهن‌ترین سرزمین‌هایی که از آن بهره گرفته‌اند می‌توان به بین‌النهرین، چین، مصر، و یونان اشاره کرد.

 

ضرورت و اهمیت تحقیق

 همچنانکه به سمت دوره جدید تکنولوژی اطلاعات پیش می رویم، ذخیره سازی، حفظ و در نهایت اشاعه دانش به تدریج وابستگی خود را به فرایند نوشتار و خط از دست می دهد. رایانه ها با استفاده از ضربه های مثبت و منفی، اطلاعات را در یک حافظه الکترونیکی ذخیره می کنند، کاری که روزگاری در عصر سنتهای شفاهی در مغز انسان انجام می شد. حال که در اطراف ما همه چیز در حال دگرگونی است، شاید وقت ان فرا رسیده باشد که به ارزیابی دوباره ای از مفهوم نوشتار و خط بپردازیم اما اینبار آن را از دیدگاه کارایی در ذخیره سازی اطلاعات و نه صرفا زبان مد نظر قرار دهیم، اطلاعاتی که طبعا در بقای اقتصادی و سیاسی یک جامعه ضروری و حیاتی می نمایند.

 

هدف از تحقیق

هدف از این تحقیق توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون به عنوان عامل ذخیره سازی اطلاعات و بررسی کنش متقابل میان جامعه و نوشتار در اعصار مختلف است.

 

فرضیات تحقیق

1- اینطور به نظر می رسد که اختراع بخش اعظمی از خطوط مورد استفاده توسط اقوام در محدوده های جغرافیایی مختلف با انگیزه تجارت و بازرگانی همراه بوده است؟

2-  خط در هر منطقه جغرافیایی زائیده شرایط همان منطقه بوده و ویژگی ها و خصوصیات خط های دیگر در ماهیت  انها تاثیری نداشته است؟

3- به نظر می رسد، توسعه تکنولوژی و در نیتجه ان کاهش اهمیت خط و نوشتار در حال حاضر، تاثیر مثبتی در رواج خط تصویری داشته است.

 

فصل دوم

منشاء و تکامل خط

خط چیست و چه کسی بدان نیازمند است؟

نوشتار به طور کلی نوعی ذخیره سازی اطلاعات است، اگر چه تنها گونه آن نیست. سالها پیش از پیدایش خط و حتی همزمان با ‌آن، حافظه انسان این وظیفه را بر عهده داشته است. جوامع بشری، انجام این مهم را به حافظه گروهی از فرهیختگان و برگزیدگان واگذار کرده بودند؛ هر چند باید اذعان داشت که این دو شیوه ذخیره سازی اطلاعات تفاوتهای بنیادی با یکدیگر دارند که بیشتر به انتقال و انتشار اطلاعات مربوط می شود انتقال شفاهی اطلاعات به تناسب ماهیت و پیچیدگی اش، مستلزم تماس شخصی و اغلب طولانی و ممتد دو تن یا بیشتر است و غالبا محتاج مدت زمانی است تا انتقال دهنده مطمئن شود که اطلاع گیرنده، مطالب را به حافظه سپرده و میتواند به دیگری منتقل سازد در نوشتار، اطلاعات به شیوه ای عینی نگاشته می شود و اگر متن مورد نظر، منقول باشد ،در تمامی شرایط زمانی و مکانی ،برای کلیه افرادی که بتوانند آن را بخوانند، قابل استفاده خواهد بود حافظه در اینجا نیز نقش بنیادین بر عهده دارد، اما این بار به صورت کوششی که یک بار و برای همیشه انجام می گیردکه همانا یادگیری قواعد ابتدایی یا پیچیده خط مورد استفاده است پس از پشت سر گذاردن این مرحله، تمامی اطلاعاتی که بدین طریق ذخیره شده است در دسترس آگاهان این قواعد قرار خواهد گرفت

نوشتار مزایای دیگری نیز به همراه دارد میزان داده هایی که حافظه انسان قادر به نگاهداری است بسیار محدود می باشد، در حالیکه، برای مقدار اطلاعاتی که می توان به صورت مکتوب ذخیره کرد،دست کم از دیدگاه نظری، هیچگونه محدودیتی وجود ندارد از این گذشته، ذخیره اطلاعات در قالب نوشتار، انسان را از وظیفه دشوار جذب کامل و احتمالا دایمی برخی اطلاعات ویژه رها می سازد و امکان تامل و بازنگری آن را بدست می دهد. بدین ترتیب، انسان نه تنها قادر به فراگرفتن دانش گذشتگان خود است، بلکه امکان بکارگیری آن را برای دست یازیدن به کشفیات نوین و نتیجه گیری های جدید نیز مهیا می سازد، تا از این طریق بر مجموعه داده های موجود بیافزاید از این عبارت می توان چنین گرفت که اطلاعات مکتوب قابل تغییرند، در حالیکه در گونه ملفوظ، به تفکر انتقادی اجازه بروز داده نخواهد شد؛ به همین دلیل اشعار، چه مذهبی و چه غیر مذهبی؛ در پرداختن به تاریخ، خواه افسانه، خواه حماسه یا نیمه تخیلی؛ یا اطلاعات محرمانه ای که نباید از محدوده گروهی خاص فراتر رود، به گونه ملفوظ زبان ارجحیت داده شده است.

اگر نوشتار صرفا اندوخته اطلاعات باشد، گونه های آن از ارزش یکسانی برخوردار خواهد بود هر جامعه ای اطلاعات لازم برای بقای خود را ذخیره می کند، نا از آن طریق بتواند عملکرد موثری از خود بروز دهد بدین ترتیب نقاشی های ما قبل تاریخ بر روی صخره ها، ابزارهای کمک حافظه ای، چوب خط، ریسمان گره خورده، خطوط تصویری، هجایی، همخوانی یا الفبایی در بنیاد با یکدیگر تفاوتی ندارند بدین ترتیب نه خط ابتدایی وجود دارد، نه خط پیشاهنگ و نه خطی را می توان برزخی قلمداد کرد (اصطلاحاتی که در کتابهای تاریخ خط زیاد به کار می رود )،زیرا جوامع در مرحله خاصی از توسعه اقتصادی و اجتماعی خود صورتهای معینی از ذخیره اطلاعات را به کار می گیرند و اگر صورتی خاص از اندوخته اطلاعات بتواند هدف مطلوب را تحقق بخشد، همان صورت خاص، برای جامعه بکار گیرنده اش، شکل مناسب نوشتار خواهد بود

تمامی گونه های خط را در بنیاد می توان به دو گروه اندیشه نگار و آوانگار تقسیم کرد در خطوط اندیشه نگار، اندیشه به طور مستقیم منتقل میز شود برای نمونه، تصویر (پا) می تواند به معنی (پا) یا (رفتن) باشد و تصویر (درخت) معنی (درخت) یا (تازه)،(سبز)،(زندگی)یا نظایر آن را القا کند خط آوانگار بسیار پیچیده تراست و برخلاف آنچه تجربه و آموختۀ ما تلقین می کند، طبیعی تر یا الزاما کارآمدتر نیست، بلکه از بسیاری جهات فرایندی پر پیچ وخم و تا حدی غیر طبیعی است اندیشه، نخست باید به آواهایی از یک واژه یا جمله خاص در زبانی مشخص، برگردانده شود و سپس به شکل نشانه اى بر یک صفحه کنده کاری، نقاشی یا نقر شود این نشانه ها اغلب با مفهوم اندیشه اصلی کوچکترین رابطه ای ندارند از آنجا که هدف نهایی از ذخیرۀ اطلاعات، همانا ایجاد ارتباط است، این نشانه ها را باید به آواهای موجود در زبان برگرداند و بدین ترتیب واژه، جمله و اندیشه اصلی را در ذهن خواننده بازسازی کرد ؛و این دقیقا همان نگرشی است که مردم ابتدایی بدون داشتن خطی براى خود، به مساله دارند.

اگر چه تمایز میان این دو خط، مطلق و بنیادین است، لیک قراردادن تمامی خطوط به طور کامل و قاطع در قالب یکی از این دو گونه، اشتباهی فاحش است. این امر که کدام خط در جامعه به کار می رود یا برگزیده می شود، بیشتر به ویژگیهایی آن جامعه وابسته است و نه بر عکس؛ به عبارت ساده تر، خط به تنهایى قادر به تغییر یک جامعه نیست. اگر خط با حیات و بقای یک جامعه بی ارتباط باشد،جامعه یا آن را به کلی نخواهد پذیرفت ویا تنها بطور محدود و غالبا برای استفادۀ بخش کوچکی از افراد ممتاز جامعه، به قبول آن تن درخواهد داد. هرگاه جامعه ای به مرحله ای از توسعه رسیده باشد که به وجود دستگاه نوشتاری خاصی برای بازرگانی وادارۀ امور ضروری ملزم گردد، مساله را به شکلی برای خود حل خواهد کرد؛ بدین ترتیب که یا نوعی خط از میان صورتهای غیر شفاهی و از پیش موجود ذخیره سازی اطلاعات(از قبیل ابزارهای کمک حافظه، نشانه های دارایی نما، نمادهای تصویری و چوب خط ها) پدیدار خواهد شد و یا به تناسب نظام سیاسی جامعه، دستگاه نوشتاری جامعه ای دیگر، که الزاما جام غالب نیز نیست، به همان شکل اصلی یا با تغییراتی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این موضوع حتی در شرایطی که صورت نوشتاری مذکور با ویژگیهای زبانشناختی جامعه وام گیرنده نیز نامتناسب باشد، مصداق دارد؛ در این مورد می توان بین النهرین و ژاپن را نمونه آورد. در مقابل اما جامعه ای را سراغ نداریم که نخست گونه  نظام مندی از نوشتار را بسط داده و سپس میزان کارآیی اجتماعی و اقتصادی خود را افزایش داده باشد. خط قادر به پدید آوردن تمدنی نوین یا گونه ای تازه از اجتماع نیست، اما این امکان برای اجتماع وجود دارد تا گونه ای نوین از ذخیره سازی اطلاعات را بیآفرینند.اکنون به ارزیابی این دو گروه عمده بپردازیم. پیش از این، دربارۀ مزایای گروه نخست ، یعنی صورت اندیشه نگار خط گفتگو کردیم. این مزایا به امکان انتقال مستقیم اندیشه از نویسنده به خواننده بدون میانجیگری زبانی خاص مرتبط است. به عبارت دیگر، این گونه خط مستقل از زبان است و به هر زبانی می تواند خوانده شود و درک گردد. در این مورد مى توان خط چینى را نمونه آورد. اشکال این خط کثرت نشانه هایی است که باید مورد استفاده قرار گیرند و طبعا بخاطر سپرده شوند. تعداد این نشانه ها برای مقاصد ادبی 50000 و برای استفاده های روزمره بین 2000تا 4000 است.در خطوط آوانگار نخست اندیشه به آوا برگردانده می شود؛سپس آواها به صورت نشانه های قراردادی و غالبا مجرد نمایانده شده و سپس این نشانه ها به آواهای همان زبان و در نهایت به اندیشه اصلی برگردانده می شوند. هرگاه زبانی دارای دستگاه نوشتاری مدونی باشد،تغییر صورت نوشتاری تابع تغییرات آوایی خواهد بود واز آنجا که تغییر خط به کندى صورت مى پذیرد،صورتهاى گفتارى و نوشتارى مى توانند تفاوت قابل توجهى با یکدیگر داشته باشند. براى نمونه مى توان از زبان وخط انگلیسى نام برد.این مساله در مورد زبانهایى نیز که از خط آوانگارى متفاوت با ساخت آوایى خود استفاده مى کنند،مصداق دارد.از سوى دیگر یک خط آوانگار،خواه همخوانى،خواه هجایى یا الفبایى،امتیازات بیشمارى دارد. خطوط هجایى،همخوانى والفبایى در مقایسه با 50000یا دست کم 2000 نشانۀ خط چینى یا 700 نشانۀ هیروگلیف مصرى،مى توانند وظیفۀ خود را با 20 تا 60 نشانه انجام دهند. بدین ترتیب،چنین خطوطى با صرفه تر بوده،براى یادگیرى محتاج زمانى کمتراند و از نظر حجم متن نوشته شده نیز احتیاج به فضاى کوچکترى دارند ،بنابراین خطوط آوانگار مقرون به صرفه اند.حال پرسش این است که کدام اجتماع مى تواند تنها از خط اندیشه نگار و نمادهاى تماما قراردادى نشده استفاده کند،و بخش مهمى از تفهیم وتفهم را به خیالپردازى شخصى وتجارب مشترک نویسنده و خواننده واگذار نکند؟و کدام جامعه براى حیات و بقاى خود به نظام مقرون به صرفه و طبقه بندى شده اى از نشانه ها نیازمند است،تا سرانجام به خطى در مرحلۀ کاملا آوایى دست یابد؟خطوط اندیشه نگار براى جوامعى که ساخت اقتصادى ماقبل سرمایه دارى دارند،بخوبى کفایت مى کند.استمرار وبقاى این چنین جوامعى بیشتر بر کوششهاى فرد یا گروههاى ناپایدارى استوار است که بطور موقت از اجتماع شکارچیان،شبانان ابتدائى و کشاورزان ساده تشکیل مى شوند.این افراد به اقتضاى موقعیت و در پى نفع متقابل،تشکیل گروه-نه دولت-مى دهند. این دوران را عصر حماسه یا بقولى عصر جادو نامیده اند؛مرحله اى که در آن دین و اجتماع،تاریخ و افسانه در هم آمیخته اند وسنتهاى شفاهى نیرومندى را به وجود آورده اند که در حافظه ها نقش بسته ویا به صورت حکایات تصویرى بر جاى مانده است.در سوى دیگر جوامعى قرار دارند که بقایشان در گرو تلاش هماهنگ نیروى کار براى آبیارى است؛ یکى از ویژگیهاى این گونه جوامع ارزشگذارى هر چه بیشتر بر دارایى است و مفهوم دارایى نیز ضرورتا با اندیشۀ دولت همراه است.دارایى ممکن است به یک فرد،خوانواده یا گروه تعلق داشته باشد؛اما سرانجام تمامى دارایى ها،دارایى تولید کننده،مالک،خوانواده یا گروه،باید به طریقى به تملک دولت درآید و دولت به مجموعه اى از کالاها،زمین هاو افرادتبدیل شود.از آنجا که دارایى و بویژه مازاد آن که اساس رونق است،تنها از رهگذر کوششهاى جمعى قابل حصول است،دولت براى هماهنگى و نظارت بر دارایى ها وتولیدکنندگان و حمایت از آنها در مقابل تجاوزات داخلى و خارجى به قوانینى نیازمند است.بدین ترتیب تنها با وجود یک نظام ادارى متمرکز وسازمان یافته،مى توان از طغیان هاى سالانۀ رود نیل بهره بردارى کرد.بدیهى است که به دلیل اهمیت دارایى،نقل وانتقال قانونى آن،یعنى تجارت نیز به همین اندازه به امنیت محتاج است. تجارت وادرۀ امور،اقداماتى به حساب مى آیند که باید به سرعت و دقت قابل ملاحظه اى انجام گیرند.بنابراین ،تعدادى نشانه که به سرعت قابل یادگیرى،نوشتن، وخواندن باشد،بطور مسلم بر ابهامات یا پیچیدگیهاى موجود در نوشته اى اندیشه مدار،برترى دارد.اکثر خطوط آوانگار در جوامع متمایى به سرمایه دارى یا جوامعى که از نوعى تکنولوژى ابتدایى برخوردار بوده اند، بسط یافته است. این خطوط حدود 4000تا3000سال قبل از میلاد مسیح در هلال حاصلخیز، حدود  2000سال ق.م. در خاوردور و احتمالا حدود 1000سال ق.م. در امریکاى مرکزى رواج داشته اند. در بین النهرین، مصر و کرانۀ دریاى اژه فهرستهایى است. همچنین فرمانهایى از شاهان و اشاراتى به خدایان نیز، معمولا بر روى سنگ یا موادى دیگر از این دست بر جاى مانده است؛ خدایانى که غالبا با فرانروایان زمینى متشابه یا یکسان انگاشته شده اند.به تدریج و در بعضى موارد حتى با کشمکش فراوان، شکل نوین و رمزبندى شدۀ خط در حوزۀ ادبیات مذهبى و غیر مذهبى بجاى سنتهاى شفاهى  بکار رفت.

 

انتقال اندیشه

انتقال مستقیم اطلاعات بدون دخالت زبان تجربه اى است که به سپیده دم تاریخ بشر باز می گردد اندیشه را می توان به شیوه های دیداری گوناگون انتقال داد استفاده از اشیاء ، الگوها، طرحهای مجرد یا هندسی، نمایش تصویری انسان، حیوانات، گیاهان و اشیاء از جمله این شیوه ها به شمار می آیند در بسیاری  از موارد، برای ذخیرۀ بخش ویژه ای از اطلاعات، ترکیبی از دو یا سه عنصر مورد استفاده قرار می گیرداشیاء می توانند هشدار دهنده باشند؛ برای نمونه پوشیده شدن یک راه فرعی از برگ و علف ،نشانگر آن است که از این راه کسی گذر نمی کند و همین امر می تواند از انحراف مسیر ما پیشگیری کند نشانه ها می  توانند جهت نما باشند براى مثال شاخه ای  که زیر پا در زمین فرورفته باشد می تواند حاکی از گذر شخصی از آن مسیر باشد و یا مسیری را که باید طی شود بنمایاند اینگونه نشانه ها می توانند یادآور یک حادثه، شخص یا مکان باشند. بسیاری از اطلاعات ذخیره شده را می توان با تغییر یا تزئین اشیاء به کمک نقاشی حکاکی و حجاری یا ساختن اشیاء مصنوعی تزئینی، عرضه داشت براى مثال مى توان چوبدستی پیام دهندۀ بومیان استرالیا را مطرح ساخت این چوبدستی ها استوانه اى یا مسطح بودند ونشانه هایى برروى آنها نقش شده است نشانه ها اغلب در حضور شخص حامل پیام کننده ومعنى هر یک از آنها بدقت براى وى تشریح مى شده است این چوبدستى ها بخش ضرورى از فرهنگ بومى این مردم به حساب مى آمد وافراد کثیر وپراکندۀ اجتماع را به یکدیگر پیوند مى داد در بسیارى از موارد حمل چنین چوبدستى خاصى مى توانست گذر امن حامل آن را از سرزمین دشمن تضمین کند موچ ها که قبل از اینکاها در پرو مى زیستند،براى ارسال پیام،نشانه هایى متشکل از نقطه و خطوط موازى یا ترکیبى از هر دو را بر دانه لوبیا نقش مى کردند در قبرهاى موچ ها کیسه هایى چرمى مملو از این گونه دانه هاى لوبیا به دست آمده است آنها همچنین در صحنه هاى نقاشى شده بر روى ظروف گلى افرادى را نقش کرده اند که به وضوح وبه جدیتى وصف نا پذیر،مشغول حمل این کیسه ها هستند کمربندهاى خر مهره اى (ایراکو)هاى امریکاى شمالى،ترکیب طرح و رنگ را براى انتقال پیام به خدمت گرفته است این کمربندها در مراسم آیینى وجشن ها به عنوان پول رایج ونوعى عامل تشخص وزیبنده سازى مورد استفاده قرار  مى گرفت این نوع کمربندها مانند سایر انواع بافتنى ها،بر روى داربستهاى منحنى شکل بافته مى شد وبا مهره هایى از صدف دریایى،حلزون وگوش ماهى تزئین مى گشت در اکثر این کمربندها طرحهایى یک رنگ بر روی زمینه ای از رنگی دیگر بکاربرده می شد وجز این دو،رنگ دیگرى مورد استفاده قرار نمى گرفت رنگ هاى تیره نشانه جدیت،خشونت،خطر،دشمنى،اندوه و مرگ بود  از رنگ سفید  به عنوان نشانۀ شادى وجنگ استفاده مى شد کمربندهاى رنگین و ظریفتر  به مفهوم اعلام جنگ یا پیمان صلح بودند؛این در حالتى بود که براى اعلام جنگ بر زمینۀ سیاه،تبرى قرمز نقش مى شد وبراى پیمان صلح،  دودست سیاه بر زمینۀ سفید قرار مى گرفت به همین ترتیب ،عناصر زبانى نیز چه از رهگذر تداعى اندیشه وچه از طریق تداعى آوایى مى توانند نفش داشته باشند بسیارى از اشیاء تزئینى و ابزارهاى موجود در منازل(اشانتى) ها نشانگر اندیشه هایی هستند که در قالب زبان به گونه ضرب المثل بیان شده اند براى نمونه تصویر کنده شده بر روی یک چپق،پرندهاى را نشان مى دهد که سر خود را برگردانده است چنین تصویرى مى تواند بیانگر این احساس باشد که (انسان نباید از بازنگرى به گذشته و پى بردن به اشتباهات خود گریزان باشد) تصویر تمساحى که ماهى به دندان گرفته است مى تواند در مفهوم دو ضرب المثل بومى بکار رود که (فقط تمساح پلید همزیست خود را مى درد)و(آنچه نصیب ماهى مى شود،سرانجام از آن تمساح خواهد بود)روش پیچیده تر انتقال پیام از طریق اشیاء،استفاده از نوعى پوستۀ صدف در میان قوم (یوروبا)در نیجریه است یک پوستۀ صدف نشانۀ (طغیان وشکست)،دو پوسته در کنار یکدیگر نشانۀ (رابطه و ملاقات)و سه صدف جدا از هم حاکى از (جدایى ودشمنى)است شش صدف در کنار یکدیگر به معنی (مجذوب) است توانایى ذخیره اطلاعات عددى همواره بخشى نا گسستنى از نوشتار بشمار مى آمده است در این مورد مى توان از شیوۀ کار (مایا) ها،خط عبرى و الفباى رومى مثال آورد دانه هاى شن ، صدف، لوبیا، یا حتى قطعات چوب را مى توان براى ذخیره سازى اطلاعات عددى به کار برد چوب خط و ریسمانهاى گره دار نیز در مقیاسى پیچیده تر ،ایفاگر همین نقشند چوب خط ها معمولاذ بر روى عصا،چوب وگاهى اوقات نیز بر روى ستون ها و در در ودیوار نقش مى بستند وبدین طریق وجود وخاطرۀ اشیاء ،ارقام و رویدادهاى خاصى به ثبت مى رسیدند شمار حیوانات شکار شده ،دشمنان کشته شده ،تعداد مردان یا اسبان مورد نیاز در یک اردوگاه روزهای مسافرت یا زمان غیبت از منزل ،مقدار کالاهاىفروخته شده و کیفیت این کالاها و نظایر آن از این جمله اند به هرروى،نقش اصلى چوب خط،همواره ثبت بدهى بوده است بدهکار و بستانکار به کمک چوبخط حساب روشنى از پول یا کالاهاى مبادله شده در اختیارداشته اند چوبخط در بیشتر نقاط جهان و تقریبا در تمامى جوامع به کار مى رفته است برخى از صاحبنظران بر این عقیده اند که   چوبخط   در تکامل خط چینى نقش مهمى ایفا کرده است نمادها واشکال هندسى و مجرد مانند دایره ،چرخ،حلقه،شانه،مثلث،کمان،مارپیچ،خطوط دندانه دار ونظایر آن نیز در بسیارى از تصویرهاى موجود بر روى صخره هاى ماقبل تاریخ و پس از آن،دیده شده اند این نشانه ها گاهى اوقات به همراه نشانه هاى نوشتارى وغالبا به صورت منفرد تصویر شده اند باید اذعان داشت که معنى دقیق این نگاره ها تا حدودى در هالۀ ابهام قرار دارد،هر چند چنین مى نماید که نوعى مشخصۀ کلیشه ای ثابت به شمار مى رفته اند که در ارتباط با نشانۀ دارایى،نشانه هاى هویت وتمایز،ودر نهایت به عنوان علایم متمایز سازندۀ خطى مورد استفاده قرار گرفته اند این نشانه ها در خط غالبا ونه همیشه،تجرید نشانه هاى تصویرى پیشین بشمار مى آمدند،اما سعى در تفسیر وتعبیر نشانه هایى که خارج از قلمرو نوشتار نظام مند یافته شده اند،یعنى بیشتر نشانه هاى موجود در دنیاى کهن،هنوز تا حد زیادى در بوتۀ حدس باقى مانده است

در آستانۀ قرن حاضر،(پیته) دانشمند فرانسوى در غارى در نزدیکى مرز اسپانیا ،قطعات کوچکى سنگ چخماق متعلق به 8 تا 12 هزار سال ق.م.را کشف کرد که با نشانه هایى به رنگ قرمز وسیاه تزئین شده بود ظاهر برخى از این قطعات عده اى از صاحبنظران را به چنین پندارى واداشت که این نشانه ها با علایم موجود در خطوط آوانگار مدون،از جمله خطوط هجایى اژه اى ،خط همخوانى سامى و حتى خطوط الفبائى موجود در ارتباط است؛هر چند باید پذیرفت که این حدس ها متقاعد کننده نمى نمایندزیرا فاصلۀ زمانى طولانى،یعنى چیزى بیش از شش تا هشت هزار سال و وجود نشانه هاى مشابهى بر روى قطعاتى از سنگ،بلور،لوبیا و صخره ها در فاصله هایى بسیار دور از مدیترانه چنین قیاسى را بى اعتبار مى کند علاوه بر این،هر گونه مقایسۀ مبتنى بر شکل ظاهرى نشانه هاى منفرد،آنهم نشانه هایى که کم و بیش بصورتى تصادفى از دو گونۀ متفاوت ذخیرۀ اطلاعات،یکى شناخته شده مانند خط و دیگرى ناشناخته انتخاب شده باشند،بى معنى مى نماید کوشش براى ارائه تعبیرى نمایه اى وضمنى،مثلا دایره بجاى خورشید،شانه به جاى زن یا ریسندگى،خطى مار پیچ بجاى شکم،خورشید یا چاه آب و غیره به عنوان نشانه هاى رمزى و ساده شده از تصاویر  اصلى ،اگر چه تا اندازه اى معقول مى نماید، اما در نهایت به همان اندازه فاقد قطعیت است نشانه ها، نمادها و انگاره هاى هندسى اغلب به عنوان نشانه هاى ملکیت بکار مى رفته اند نشانه هاى مالکیت از بسیارى جهات هنوز هم شکل انتفاعى نوشتار به شمار مى روند و در قالب(امضاء)قدرت را استقرار بخشیده یا مالکیت را مشخص مى سازند این نشانه ها با عناصر موثر در تکامل خط نظام مند رابطه ای تنگاتنگ دارند.اهمیت روز افزون دارایی شخصی،درک منزلت اجتماعی آن در یک جامعه طبقاتى ،تشخیص لزوم حفاظت از آن ودرک این مهم که دارایى باید در چهارچوبى ادارى قابل تشخیص باشد،از جمله عناصر مؤثر در تکامل خط بشمار مى آیند. مهرهاى شخصى که در بین النهرین باستان براى امضاء بکارمى رفت از هزاره چهارم پیش از میلاد کاربرد داشته است.پس از هزاره سوم ق.م.،همراه با اهمیت روز افزون تجارت و بازرگانى،اهمیت آن نیز افزایش یافت. در این دوره،خط به طور کامل تدوین یافته،لیک هنر پیچیده اى تلقى مى شد که بیشتر در اختیار طبقه تحصیلکرده وکاتبان بود.بازرگانان،نیازمند ابزارى ساده تر بودند که بتواند به سرعت متعلقات را مشخص کند.قراردادها را رسمى سازد و اموال ودارایى ها را علامت زند.باید اذعان داشت که ارتبط میان این مهر ها ،نشانه هاى دارایى نما وخط مدون بسیار جالب مى نماید.در دره (سند)نشانه هایى بر روى مهر ها به دست آمده اند که هنوز ناشناخته مانده و در دست مطالعه و بررسی قرار دارند انسانها در تمامى اعصار،اشکال ساده علایم دارائى را بکار برده اند.از زمان هاى گذشته تا به امروز،شبانان کوچ رو و گله داران یکجا نشین از این نشانه ها براى داغ زدن بر دام خود به یکسان استفاده کرده اند و این امر جوامعى را نیز که اقتصادشان مبتنى بر برده دارى بوده،شامل شده است.داغ زدن بر انسان و حیوانات را مى توان در مفهومى کاملا متفاوت ومقیاسى انتزاعى تر،نشانه هم هویت دانستن یک فرد با یک خدا،یا یک فرد با گروهى خاص تعبیر کرد.نشانه هاى قبیله اى و خانوادگى نیز که گاهى اوقات مورد استفاده اشخاص بیسواد قرار گرفته است،در این مقوله جاى مى گیرد.علایم منقوش بر ظروف گلى در مصر باستان،امروزه نیز در نقش هاى سرامیک ونقره کارى یا کنده کارى بر سایر فلزات گرانبها تقلید مى شود.علاوه بر این مى توان از علایم سنگ تراشان کرانه دریاى اژه،فلسطین،آناتولى یا اروپاى قرون وسطى و نشانه هاى گوناگون تجارى یا علایم سردر میهمانخانه ها یا نشانه هاى خانواده هاى اشرافى در شجره نامه ها یاد کرد.این گونه نشانه ها و نمادها از جمله لباسهاى متحدالشکل،اعلان ها،پرچمهاى ملى و غیره،نوعى حقوق اختصاصى را نمایان مى دارند.

ابزارهاى کمک حافظه ای را باید بحق یکى از وسایلى دانست که به امر ارتباط و حفظ اطلاعات یارى مى دهند.این ابزارها،حوزۀگسترده اى ازنظامهاى ذخیرۀ اطلاعات را شامل مى شوند و در واقع مى توان گفت که تمامى صورتهاى نوشتارى تا حدى معین در زمرۀ این وسایل قرار مى گیرند.ابزارهاى کمک حافظه اى در حد فاصل میان سنتهاى شفاهى ونوشتار قرار مى گیرند ودرک آنها در انحصار تفسیرگران زبردستى است که بر روشهاى تبیین میراث فرهنگى وسنتى خود تسلط دارند.این تفسیرگران از قدرت و نفوذ فراوانى برخوردارند زیرا قادرند دربارۀ مقدار اطلاعاتى که باید براى بخشهاى معینى از جامعه مکتوم بماند،تصمیم بگیرند. بنابراین،چنین مى نماید که تفسیر اینگونه ابزارهاى کمک حافظه اى به سنتهاى شفاهى وشاید حتى به اطلاعات سرى نیازمند بوده است.ابزارهاى کمک حافظه اى مى توانند شامل اشیاء ساده،تزئینات روى اشیاء،نمادها، نشانه ها،انگاره ها،تصاویر منفرد یا پرده هاى داستان نگار باشند.برخى از آنها بسیار پیچیده بوده و مرز میان انتقال اندیشۀ محض،تصویرنویسی،تصویرنگارى وخط آوانگار را درمى نوردند.در این ابزارها اطلاعات مهم وزندگینامه قبایل،تاریخ مقدسات ومطالب دنیوى،افسانه ها ورویدادهاى واقعى به صورتى یکسان در هم تنیده شده اند. براى نمونه،قبیله( مائورى) در زلادنو از صفحات چوبى اره مانندى براى حفظ نسب نامۀ خوداستفاده مى کردند وجوانان مکلف بودند نام هر یک از اجداد خود را بر اساس دندانه هاى موجود بر آن ذکر کنند.بومیان استرالیا در این مورد از نوعى صفحه سنگى یا چوبى بنام چورینگا استفاده مى کردند؛بر روى این ابزار خطوطى انتزاعى نقش بسته بود و موجوداتى اسطوره اى را که ویژگیهاى انسان-حیوانى داشتند به اجداد نخستین انسانها مرتبط مى ساخت.به اعتقاد آنان،این موجودات اساطیرى در (عصر رؤیا)میهن بر جاى مانده را بنا نهادند و از خود سابقه اى بر جاى گذاردند که تاکنون هدایت کنندۀ کردار انسانها بشمار مى آیند.این ابزارها در اماکنى مقدس نگاهدارى مى شد و ورود به این اماکن براى زنان و جوانان نابالغ ممنوع بود؛سرپیچى از این امر خطر مرگ در پى داشت. در قبایل امریکاى شمالى،تاریخ دودمان،افسانه ها ورویدادهاى مهم بر استوانه هایى توتم گونه ثبت مى شد. ابزارهاى کمک حافظه اى مى توانند در زندگى محرمانه وسیاسى جامعه نیز نقش داشته باشند.در این مورد می توان از (لوکاسا)به معنى (دست دراز)یا چنگال سخن به میان آورد.این وسیله،نوعى ابزار کمک حافظه اى سرى بشمار مى آمد که توسط یکى از اجتماعات مخفى ونیرومند (لوبا)ى ساکن زئیز در آفریقا بنام(مبودى)،ساخته و نگاهدارى مى شد.اشیاء و تزئینات نیز مى توانند هر چند به صورت تجربى با گونه هاى زبانى و آوایى ذخیرۀ اطلاعات،ارتباط برقرار سازند؛اما گذر قطعى از انتقال اندیشه به شکل منظمترى از نوشتار ونهایتا خط آوانگار احتمالا از قلمرو ابزار کمک حافظه اى صورت گرفته است.در این مورد مى توان خط تصویرى متداول سرخپوستان را که ککوین نامیده مى شود و نوع دیگرى از آن را که ککینووین مى نامند،به عنوان مثال مطرح کرد.گونۀ دوم را کاهنان بومى به کار مى برند و از آن براى به خاطر سپردن صورت درست واژگان و ترتیب آنها در طلسم ها و اوراد جادویى استفاده مى کنند.در اینجا،یک تصویر نمایانگر یک تصور،مفهوم یا رویداد نیست بلکه جمله یا شعرى مشخص است که تنها یک صورت گفتارى صحیح دارد.به عبارت ساده تر،هر تصویر مشخص داراى یک صورت صحیح مى باشد.بدین ترتیب،تصاویر بمانند یک متن خوانده مى شوند.ابزارهاى کمک حافظه اى در سطحى پیچیده تر،در زمره عناصر متشکله یک خط تقریبا آوایى قرار مى گیرند.نوشته هاى (آزتک)هاى مکزیک را مى توان تا اندازه اى ، گونه اى ابزار کمک حافظه اى دانست که تنها از طریق مفسران تعلیم دیده قابل درک است. ابزارهاى کمک حافظه اى را نباید صرفا متعلق به گذشته دانست؛ما نیز به هنگام گره زدن یک دستمال براى آنکه مطلبى را به خاطر آوریم یا مؤمنى که با حرکت دانه هاى تسبیح نظم صحیح برخى عبادات را به خاطر مى سپارد یا کودکى با کشیدن خط در تقویم یا بر روى دیوار تعداد روزهاى مانده به تعطیلات یا عید راثبت مى کند،گونه هاى از ابزارهاى کمک حافظه اى را بکار گرفته ایم.تصاویر همواره یکى از ابزارهاى مهم ذخیرۀ اطلاعات بوده اند.تصویر حیوانات،انسان واشیاء که بر دیوارۀ غارهاى زیرزمینى در محل هایى چون (آلتامیرا)در اسپانیا یا(لاسکو)در فرانسه دیده شده اند،شاید با جادو رابطه اى داشته یا نداشته باشند،اما ما به طور قطع مى توانیم بگوئیم که نشانه هاى یاد شده نقش ذخیره سازى اطلاعات وایجاد ارتباط را،که مسلما براى زندگى اجتماعى و اقتصادى ابداع گران آن حیاتى بوده است،ایفا مى کرده اند.

تفاوت عمده میانخط تصویرى و تصویرنگارى، از قبیل هیروگلیف مصرى و گونه هاى مشابه آن،در این امر نهفته است که تصویرنگارى تا جایى که بشکل نشانه هاى منفرد،یعنى تصاویر مربوط مى شود،به درجۀ بالائى از تجرید ورمز بندى رسیده بود.بدین ترتیب مى توان گفت که هر نشانه موجود در تصویرنگارى از معناى معینى برخوردار است که اکثرا بر واژه اى از یک زبان خاص انطباق مى یابد.نشانه هاى بکار رفته در خط تصویرى بطورعمده،در ترکیب با یکدیگر معنى مى یابند.این نشانه ها،فرایند اندیشه را در کلیت خود به نمایش مى گذارند واندیشه را به عناصر آوایى سازنده اش از قبیل واژه،هجا،همخون یا واکه تجزیه نمى کنند.تعداد نشانه ها در تصویر نگارى کم وبیش ثابت است و گزینش یا افزایش آنها بصورتى تصادفى امکان پذیر نیست.بنابراین،چنین می نماید که گرایش به صرفه جویى وکاهش تعداد نشانه هاست -هر چند در اینجا نیز تصویرنگارى چینى استثناء است-.در بیشتر موارد،ترتیب نشانه هاى تصویرى،از قواعد نحوى معینى تبعیت مى کند.به عبارت دیگر،عناصر زبانى ونهایتا عناصر آوایى زبان،به مؤلفۀ مهمى از ذخیرۀ اطلاعات مبدل مى شوند.

خط تصویرى واندیشه نمایى هنوز هم در زندگى روزمرۀ ما نقش مهمى ایفا مى کند.مسافران مى توانند با اتومبیل خود از انگلستان رهسپار جنوب فرانسه شوند،بدون آنکه کلمه اى انگلیسى یا فرانسه بدانند،زیرا تمامى اطلاعات لازم را از طریق علایم ونمادها کسب خواهند کرد.آنهاقادرند اطلاعاتى از قبیل پیچ جاده،راه فرعى،تعمیرجاده،تصادف،پمپ بنزینواقامتگاههاى میان جاده را به راحتى کسب کنند.

تصاویر ونمادها در بازرگانى وتجارت جهانى نقش بسزایى دارند.یک دست لباس شاید در ژاپن،هنگ کنگ،کره،تایوان یا هند به دست کسانى که زبان مشترکى ندارند وقادر به خواندن خط یکدیگر نیز نیستند،تولید شود،اما بر آن لباس برچسبى نصب مى شود که چگونگى شستشو،اطو ومقدار استفاده از مواد پاک کننده را در ارتباط با آن نشان مى دهد. برنامۀ پیش بینى وضع هوا در تلویزیون بدون اطلاع از زبان گوینده،براى همگان به راحتى قابل درک است،زیرا در این برنامه معمولا از تصاویرى استفاده مى شود که در صطح جهان کم وبیش شناخته شده اند. یک قطعه ابر سیاه به نشانه باران،تکه اى ابر سفید با اشعه هاى سفید یا زرد به نشانۀ هواى آفتابى و تکه اى ابر در کنار چند دایرۀ کوچک سفید به علامت برف مى تواند نشانگر وضع هواى فردا یا تعطیلات پایان هفته باشد.

خط تصویرى اطراف ما را فراگرفته است.استفادۀ همگان از برخى تصاویر ونشانه ها سبب پذیرفته شدن آنها در مقیاسى جهانى است.دربارۀ نشانه هاى دیگرى چون علایم ایمنى،مهندسى،علمى،پزشکى،دارویى ورایانه نیز نوعى توافق عمومى بوجود آمده است.

بدین ترتیب همراه با کاهش اهمیت نوشتار به دلیل توسعۀ تکنو لوژى جدید خط تصویرى مى رود تا به گونۀ مطلوبى از ابزار ارتباط مبدل شود.بین المللى شدن امورى از قبیل مسافرت و تجارت،ضرورت همکارى در زمینه هاى صنعتى،امنیتى،دفاعى وبازرگانى ،فهم آسان ارتباط گیرى و ذخیره سازى اطلاعات را الزامى ساخته است و این نیازى است که مرزهاى زبانى موجود را در مى نوردد.

یکى از پیشرفتهاى شایان توجه در این زمینه،رواج روزافزون کتابهاى مصور است؛کتابهایى که کم وبیش تصویرى اند وحداقل نوشته را به همراه دارند.به همین دلیل،داستانهاى مصور کودکان در انواع پاورقى یا کتاب کامل نیز از محبوبیتى فزاینده برخوردار است.در این قبیل آثار،تصاویر با جملات ساده اى در حاشیۀ متن به صورت گفتگو یا توضیح ترکیب مى شود.خط تصویرى ما را مستقیما به آینده مى کشاند.(پایونیز 10)،سفینۀ بدون سرنشینى که در سال 1972 به فضا فرستاده شد و با عبر از منظومۀ شمسى،راه خود را در فضا ادامه مى دهد،صفحۀ آلومینیومى طلاکارى شده اى را به عنوان پیام با خود به همراه دارد.بر این صفحه تصویر مرد وزنى کنده کارى شده است؛مرد دستان خود را به نشانۀ سلام بالا برده وبا این کار شمایل ظاهرى انسان وحس دوستى او را به انواع احتمالى حیات نشان مى دهد.در کنار این مجموعه نمادهاى دیگرى نیز حک شده اند که سطح دانش و تکنولوژى بشر را در آستانۀ سفر پایونیر به نمایش می گذارد                                  

 

  زبان وخط 

رابطه میان زبان وخط آنقدر که سوابق وتجارت ما ممکن است به ذهن ما القا کند بدیهی وبنیادی نیست. نخستین هدف کلیه نظام های ذخیره اطلاعات حفظ دانش است و دانش تمامی اندیشه ها پندارها واقعیت ومفاهیم را دربر دارد. دانش می تواند همانند برخی از هنرها بصری بوده یا چون موسیقی شنیداری یاهمچون ریاضیات فیزیک و شیمی عددی باشد. در واقع دانش مجموعه تمامی تجارت بشری از دیرباز تاکنون است. بنابراین تنها تا مهدوده ای که دانش بکمک زبان بیان می شود می توان ذخیره اطلاعات را با زبان مکتوب یکسان پنداشت وحتی با تمامی این مقدمات  زبان گفتاری و نوشتاری را نمی توان  همواره همسان دانست. این تمایز چه درنمایش آواها بکمک نویسه ها وچه دراستفاده از واژه ها یا بیان جملات به چشم می خورد.دراینجا به عنوان نمونه نویسه a انگلیسی را می توان مطرح ساخت که دست کم ازپنج تلفظ متفاوت برخوردار است.یک زبان واحد را می توان به چند خط گوناگون نگاشت.درزبان مصری باستان بطور همزمان از سه خط مختلف هیروگلیفی هیراتی ودموتی  استفاده می شده است . همین زبان پیش ازقرن دوم ق.م. به خط یونانی و پیش ازقرن چهارم میلادی به الفبای قطبی نیز نوشته می شده است .

یکی از بارزترین مواردی که فقدان رابطه نزدیک میان زبان وخط رامشخص می سازد پذیرش خطی خاصتوسط زبانهایی کاملا متفاوت است.دراین مورد می توان از خط میخی نام برد که دراصل برای زبان پیوندی سومریان ابداع شده بود که هجاو واکه در آن نقش مهمی را ایفا می کردند. بابلیان سامی این خط را به خدمت زبانی درآوردند که معنی واژه ها در آن به گروهبندی همخوانها (خوشه های همخوانی) وابسته بودوواکه ها نقشی جنبی بر عهده داشتند . خط چینی نیز به همین ترتیب برای زبانی کم و پیش فاقد دستورو بر خورداراز انبوهی واژه های تک هجایی طراحی شده بوده وبا استفاده از افزونه هایی پیچیده  درخدمت زبان پیوندی

ژاپنی درآمد که آکنده از واژه های صوری است و ازنوعی ساخت دستوری بسیار پیچیده بر خوردار است. باید توجه داشت که بابلیان و ژاپنی ها فاقد خطی برای خود بودند وبنابراین حق انتخاب آنها محدود وازپیش تعین شده بود. همین مساله در دوران اخیرو در گذشته ای نه چندان د ور نیز روی داده است الفبای روسی سیرلی ورومی که خط طبقه مسلط اقتصادی وسیاسی بودند بر شمار کثیری از زبانهای آسیایی که خطوطی  کاملا استفاده داشتند تحمیل شد .البطه نباید تصور کرد که رابطه میان خط و زبان قابل چشم پوشی بوده یا کاملا دلبخواه است. بعدا خواهیم دید که خط زبان ملیت و گاهی اوقات تنها خط و ملیت اغلب در آموزش با یکدیگر یگانه شده و واحدی منسجم و بالقوه نیرومند را تشکیل می دهند . در طی قرون متمادی پراکندگی قوم یهود خط عربی به نماد  هویت ملت یهود مبدل شد ودر کشورهای دیگر نیز برای بسیاری از زبانها مانند یدیش  ولادینو مورد استفاده قرار گرفت . این مساله در زمان چیرگی اعراب بر اسپانیا نیز مطرح بوده است در آن روزگار یهودیان اسپانیا به عربی تکلم می کردند اما خطشان عبری بود.

پس از جنگ جهانی دوم گروهی متشکل از بیست و هفت متخصص امریکائی تعلیم و تربیت به ژنرال مک آرتور پیشنهاد کردند تا درنظام آموزشی و پروشی ژاپن تغییراتی بنیادین اعمال کند.آنها بویژه خواهان حذف اندیشه نگارهای چینی از خط  ژاپنی بودند زیرا چنین می پنداشتند که در غیر این صورت، ژاپن نخواهد توانست به برابری صنعتی با غرب دست یابد لیک ژاپن امروز نه تنها به این برابری رسیده،آستانه پشت سر نهادن غرب قرار گرفته است .در حالیکه ژاپنی ها هنوز اندیشه نگارهای چینی را بکارمی برند ودو سال بیش از غرب به آموختن خواندن و نوشتن می پردازند.اکنون که در آستانه قرن بیست ویکم قرارگرفته ایم،مفهوم الفبا به آن شکلی که درقرن نوزدهم مطرح بوده است به مثابه پنداری افلاطونیکه تمامی شیوه های نوشتار و ذخیره سازی اطلاعات باید ضرورتا به سمت الفبایی شدن حرکت کنند، روز به روز بیرنگ تر می شوند.

 

فرایند نوشتار

برای ذخیره سازی اطلاعات، وجود عاملی که بتواند اطلاعات را بر خود ذخیره کند، ضروری می نماید. نوشتار اززمانی موجودیت می یابد که برنوعی ماده خاص نوشته شود . ما در طول تاریخ به وسایل گوناگونی برای تامین این نیاز بر می خوریم . سابقه تاریخی این موضوع برای نوشتار در وسیعترین مفهوم، به بیست هزار سال با محدود ساختن خط به نظامهای نوشتاری مدون، به شش هزار سال باز میگردد. از جمله مواردی که  برای این امر بکار می رفته اند، سنگ، چوب، فلز، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، صدف، گل رس، موم، کوزه، ابریشم، پنبه، کاغذ وجز آن را می توان نام برد.

با نیم نگاهی به این چند نمونه می توان دریافت که مواد نامبرده به دو گونه اصلی فساد پذیر و فسادناپذیر تقسیم می شوند ودر این جا است که ما با یکی از مشکلات بزرگ مطالعه تاریخ تحول خط مواجه می شویم. بسیاری از خطوط باستانی مانند آنچه مثلادرهند وچین دیده می شوند کما بیش کمال یافته می نمایند. به این دلیل ساده که ما برای نخستین بار با نمونه های نوشته شده بر مواد فسادناپذیری چون سنگ مواجه شده ایم،اما همانطور که بعدا خواهیم دید،نوشتن بر مواد فسادپذیر همواره مقدم بر نگارش بر مواد فسادناپذیر بوده (گاهی نیز کابرد همزمان آنها بچشم می خورد): صفحه های موی  رومی تا قرن هفدهم نیز در اروپا برای ثبت مطالب، بکار می رفته است.اسناد مالکیت زمین در هند بر صفحه ای فلزی حک می شد ه است. این اسناد را  ابتدا بصورت پیش نویس بر برگ نخل یا احتمالا پوست درخت تنظیم  می کرده اند. ما  درباره تکامل ساختاری وبرونی خط هیروگلیف مصری، پیش از آنکه شکل نهایی خود رادر سنگ نبشته ها پیدا کند، تقریبا نمی دانیم.وبرای مامشخص نیست که این خط بطورمستقل تکامل یافته است یا شاخه ای فرعی ازخط تصویری سومری بین النهرین بشمار می رود.خط هندی  برهمایی که به سده سوم پیش از میلاد باز می گردد، شاید الگویی فرضی از خط سامی باشد، هرچند نه صدق این امر بر ما مسلم است ونه می توانیم مراحل بینابین این تکامل را مشخص سازیم.هنوز روشن نیست که خط همخوانی سامی که تنها از بیست و دو نویسه تشکیل شده است،چگونه در فاصله زمانی 1000 تا 3000 سال پیش از میلاد از بطن نظامهای گوناگون و پیچیده خطوط متداول در خاور میانه انتزاع شده است.

باید پذیرفت که مادهای که بر آن نوشته می شود،در تکامل خط بی تأ ثیر نیست. این ماده می تواند تکامل خط را در زمینه هایی چون شکل ظاهری، قالب نشانه های منفرد و سمت نگارش، تحت تأثیر قرار دهد واغلب بر شکل و قطع کتاب نیز تأثیری تعیین کننده بر جای گذارد.به عنوان نمونه، استفاده ازبرگ نخل درجنوب و جنوب شرقی آسیا ایجاب می کرد که شکل کتاب مستطیل باشد، و بدین ترتیب هنگامی که قراری متداول شد، تا مدتها برجای خواهد ماند و پس از جایگزینی  با مادهای کاملا متفاوت نیز،  در همان مسیر  تکامل خواهد یافت. شکل مستطیل کاغذ و صفحات مسی هندوستان و نظایر آن نمونه خوبی از این موردند. مواد مزبور تا حد زیادی بر ابزارهای نوشتن نیز تأثیر گذاشته و متقابلا تأثیر می پذیزند. سنگ تراش برای کار خود به ابزارهای گوناگونی نیاز دارد که با قلم مورد استفاده بر کاغذ و قلم موی بکاررفته بر پاپیروس،متفاوت است و شکل علایمی که نقش می کند نیزفرق دارد.رابطه میان ذخیره سازی اطلاعات و تکنولوژی، مسأله ای نیست که به قرن بیستم تعلق داشته باشد.درک این رابطه به زمانی باز می گردد که کاتبان سومری برای نخستین بار دریافتند که شکلهای دایره ای ترسیم  شده بر گل رس، غالبا  واضح از کار در نمی آیند و بدین ترتیب اگر بخواهند به امر ذخیره سازی  موثر اطلاعات  بر تنها ماده  فراوان  موجود در بین النهرین، یعنی گل رس، ادامه دهند، باید شکل حروف تصویرنگار خود را تغیر دهند.

دانلود بررسی توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون

دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین تعهد در قبال نام تجاری و رفتار شهروندی نام تجاری مربوط به کارکنان خطوط هواپیمایی: نقش اعتماد


دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین تعهد در قبال نام تجاری و رفتار شهروندی نام تجاری مربوط به کارکنان خطوط هواپیمایی: نقش اعتماد

دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین تعهد در قبال نام تجاری و رفتار شهروندی نام تجاری مربوط به کارکنان خطوط هواپیمایی نقش اعتماد Linking brand commitment and brand citizenship behaviors of airline employees “The role of trust”

دانلود دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین تعهد در قبال نام تجاری و رفتار شهروندی نام تجاری مربوط به کارکنان خطوط هواپیمایی: نقش اعتماد

ترجمه
ترجمه مقاله
مقاله انگلیسی
مقاله فارسی
تحقیق
مقاله
کارآموزی
داکیومنت
Powerpoint
کامپیوتر
دانلود
دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین تعهد در قبال نام تجاری و رفتار شهروندی
Linking brand commitment and brand citizenship behaviors of airline
employees The role of trust
دسته بندی مدیریت
فرمت فایل docx
حجم فایل 426 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32

چکیده

علیرغم رشد روز افزون علاقه به درک رفتارهای مربوط به نام تجاری کارکنان در صنایع هوایی، تحقیق در این زمینه بر تاثیر تعهد کارکنان به نام تجاری و محدود کردن حمایت تجربی تاکید دارد. اگرچه تعهد به نام تجاری، رفتارهای تجاری کارکنان را تبیین می کند، تعهد در یک ارتباط از طریق اعتماد موثر خواهد بود. بنابراین، این تحقیق به یکپارچه سازی اعتماد به نام تجاری پرداخته و به تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتماد به نام تجاری و تعهد به نام تجاری بر رفتارهای شهروندی نام تجاری کارکنان می پردازد. داده ها از 523 حاضر در پرواز شرکت هواپیمایی جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهند که اعتماد به نام تجاری، تاثیر معنی داری بر رفتارهای شهروندی نام تجاری داشته همچنین تاثیر تعهد به نام تجاری را برروی این رفتارها وساطت می کند. یگانگی این تحقیق،  ادغام اعتماد به نام تجاری برای تاثیر آن بر تعهد و رفتارهای شهروندی نام تجاری کارکنان و همچنین ارائه حمایت تجری برای رابطه آنها در زمینه صنایع خطوط هوایی می باشد.

واژه های کلیدی: اعتماد به نام تجاری، تعهد به نام تجاری، رفتارهای شهروندی نام تجاری

1.مقدمه

بسیاری از محققین به بررسی نقش رفتارهای حمایتی کارکنان از نام تجاری جهت خدمات مربوط به نام تجاری پرداخته اند . به این علت که نام تجاری معمولا نویدبخش خدمات  بوده و خدمات مربوط به نام تجاری بر درک کارکنان و نوید نام تجاری تکیه دارد. بنابراین، با افزایش اهمیت کارکنان، برندینگ داخلی بعنوان ابزاری جهت ایجاد نام تجاری شرکت به وسیله هم ترازی دیدگاه کارکنان و رفتارآنها با نوید برند ظهور یافته است.

 

 

a b s t r a c t
Despite the growing interest in understanding employees' brand related behaviors in the airline industry,
the research in this area mainly focus on the effect of employee brand commitment and limit the
empirical support as well. Although, brand commitment explains brand behaviors of employees,
commitment in a relationship usually works through trust. Therefore, this study integrated brand trust
and analyzed the relation between brand trust and brand commitment on brand citizenship behaviors of
employees. Data were collected from 523 flight attendants of a corporate airline company. The findings
reveal that brand trust has a significant effect on brand citizenship behaviors as well as it mediates the
effect of brand commitment on these behaviors. The uniqueness of this study is the integration of brand
trust for its effect on commitment and brand citizenship behaviors of employees as well providing
empirical support for their relationship within the context of airline industry.

1. Introduction
Many researchers have appreciated the important role of employees'
brand supporting behaviors for services branding (Aurand
et al., 2005; Burmann and Zeplin, 2005; Burmann et al., 2009; Gapp
and Merrilees, 2006; Papasolomou and Vrontis, 2006; Punjaisri and
Wilson, 2007). This is because brand is usually considered a
promise for services (Ambler and Styles, 1996; Berry, 2000), and
services branding relies on employees' understanding and delivery
of the brand promise (de Chernatony and Segal-Horn, 2001).
Therefore, with the increased importance of employees, internal
branding has emerged as a mean to create a corporate brand by
aligning employees' attitudes and behaviors with the brand
promise.

دانلود دانلود ترجمه مقاله ارتباط بین تعهد در قبال نام تجاری و رفتار شهروندی نام تجاری مربوط به کارکنان خطوط هواپیمایی: نقش اعتماد